۲۵ آبان ۱۴۰۲؛ سالگرد قتل حکومتی سامان قادربیگ، سالا مجاور، محمد حسن‌زاده، اسعد رحیمی، برهان کرمی، دانیال پابندی و فرهاد خسروی از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در بوکان، کامیاران، سقز و سنندج

13:43 - 25 آبان 1402

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، هفت تن دیگر از معترضان کُرد در شهرهای بوکان، کامیاران، سقز و سنندج بر اثر شلیک گلوله‌های جنگی و ساچمه‌ای نیروهای سرکوبگر-حکومتی کشته شدند. سامان قادربیگ، سالا مجاور، محمد حسن‌زاده و اسعد رحیمی اهل بوکان، برهان کرمی اهل کامیاران، دانیال پابندی اهل سقز و فرهاد خسروی اهل کرمانشاه و ساکن سنندج؛ از جانباختگان ۲۵ آبان هستند. 

۲۵ آبان ۱۴۰۱، در ۶۰مین روز از خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی و بعد از برگزاری مراسم چهلم قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی، که اعتراضات مردمی به نقطه عطف مهمی تبدیل شده بود؛ از ۲۴ آبان‌ماه نیز مجددا اعتراضات گسترده شد و شمار کشته‌ و زخمی‌شدگان بسیار بالا رفت. در ۶۰مین روز از اعتراضات، جمهوری اسلامی جان ۷ شهروند دیگر کُرد در بوکان، کامیاران، سقز و سنندج را  گرفت. بنابراین از ابتدای اعتراضات مردمی در کردستان مرتکب قتل حکومتی  ۶۹ نفر از شهروندان کُرد شده بود.

کُردپا در سالگرد قتل حکومتی سامان قادربیگ، سالا مجاور، محمد حسن‌زاده، اسعد رحیمی، برهان کرمی، دانیال پابندی و فرهاد خسروی از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در بوکان، کامیاران، سقز و سنندج نگاهی مختصر به نحوه کشته‌ شدن آنها انداخته است.

بوکان/ قتل حکومتی سامان قادربیگ ۳۵ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، سامان قادربیگ ۳۵ ساله و اهل بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر توسط نیروهای سرکوبگر-حکومتی زخمی و بازداشت شد. در بامداد ۲۵ آبان ۱۴۰۲ خانواده سامان او را در بیمارستان مهاباد ملاقات می‌کنند، درحالیکه از ناحیه پشت، شکم و قفسه سینه دچار کبود شده بود و  از بینی و دهان او خون می‌آمد. در نهایت این معترض جوان بعد از انتقال به بیمارستان طالقانی ارومیه جان خود را از دست داد.

وقتی خانواده سامان قادربیگ به بیمارستان مهاباد مراجعه می‌کنند، ابتدا به آنها گفته می‌شود سامان تصادف کرده و سپس می‌گویند خودکشی کرده است؛ درحالیکه اصلا معده آقای قادربیگ شست‌وشو داده نشده بود.

پیکر سامان قادربیگ بعد از جانباختن او به پزشکی قانونی ارومیه منتقل اما پزشک قانونی بدون کالبد شکافی فقط گواهی دفن وی را صادر کرد. در گواهی فوت سامان قادربیگ علت مرگ او "بیماری‌های اختلال رفتاری" اعلام شده، درحالیکه خانواده‌اش این ادعا را قویاً رد می‌کنند.

در نهایت نیروهای سرکوبگر پس از ٧ ساعت با اخذ تعهد کتبی از پدر و مادر سامان قادربیگ، پیکر او را به خانواده تحویل دادند. مراسم ختم سامان قادربیگ نیز تنها در یک روز برگزار شد که نیروهای سرکوب برای جلوگیری از حضور مردم در مراسم ختم در مقابل مسجد و منزل به آنها تیراندازی کردند. همچنین نیروهای سرکوبگر با تهدید خانواده قادربیگ مانع برگزاری مراسم هفتم و چهلم سامان شدند.

بوکان/ قتل حکومتی سالار مجاور ۲۶ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، سالار مجاور ۲۶ ساله و اهل بوکان در جریان اعتراضات مردمی این شهر هدف شلیک گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-حکومتی از ناحیه سر قرار گرفت و کشته شد.

پیکر او ۲۶ آبان ۱۴۰۱ در روستای "اختتر" از توابع بوکان به خاک سپرده شده، درحالیکه نیروهای سرکوب جهت ممانعت از برگزاری مراسم خاکسپاری با مردم درگیر شدند و اقدام به شلیک گلوله جنگی به سمت مردم کردند.

پدر سالار مجاور در مراسم خاکسپاری پیکر فرزندش طی سخنانی گفت؛ «اشکم نمی‌آید، این فرزندم را تقدیم خاک کردستان کردم، ولی یک خواهش از شما دارم کم یکدیگر را بکشیم، بس است کشتن بردار و فرزندان مردم، من افتخار می‌کنم که شب صدها مادر و خواهرم به جلوی منزل آمدند، در طول زندگیم این چنین حرکتی ندیدم، پسرم را با تصمیم مردم به خاک سپردم و وی فرزند شماست."

۴ دی ۱۴۰۱، مراسم چهلم سالار مجاور علیرغم فشار و تهدید نهادهای امنیتی در روستای "اختتر" برگزار شد.

سالار مجاور فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی رشته معماری بوده است.

بوکان/ قتل حکومتی محمد حسن‌زاده ۲۸ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، محمد حسن‌زاده ۲۸ ساله و اهل بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر هدف شلیک گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

بعد از قتل حکومتی محمد حسن‌زاده، نیروهای امنیتی در بیمارستان «قلی‌پور» به پدر محمد می‌گویند که به خانه برگردد و شلوغش نکند. اما شهریار محمدی دوست صمیمی محمد پیکر او را از بیمارستان خارج می‌کند تا نیروهای امنیتی آن را ندزدند و در نهایت صبح روز بعد به خاک سپرده شد.    

محمد حسن‌زاده یکماه قبل از کشته شدن، بدلیل اصابت سه گلوله ساچمه‌ای، چشم چپش را از دست داده بود. او سه بار در تبریز و تهران تحت عمل قرار گرفته بود، اما چشمش نابینا شد.

۱۴ شهریور ۱۴۰۲، احمد و سولماز حسن‌زاده، پدر و خواهر محمد حسن‌زاده به اداره اطلاعات بوکان احضار و پس از چندین ساعت بازجویی آزاد شدند.

۹ مرداد ١٤٠٢، نیروهای سرکوبگر-حکومتی با بستن درب ورودی آرامستان بوکان مانع برگزاری مراسم تولد محمد حسن‌زاده از سوی خانواده‌اش شدند.

۵ مهر ۱۴۰۲، سولماز حسن‌زادە، خواهر محمد حسن‌زاده به همراه سه شهروند دیگر به نام‌های "شیرین خیاط"، "سیمین خیاط" و "شیدا رضایی" در ایست بازرسی بوکان – سقز توسط نیروهای حکومتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

شغل محمد حسن‌زاده خرید و فروش ماشین بود.

او در آخرین استوری اینستاگرامش نوشته بود؛ «شاید امروز روز آخر زندگیم باشه، برای خوشبختی ملت»

بوکان/ قتل حکومتی اسعد رحیمی ۳۰ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، اسعد رحیمی ۳۰ ساله و اهل بوکان در جریان اعتراضات مردمی این شهر و درحالیکه در راه بازگشت به منزل از محل کار بود؛ در خیابان "زیتون شمالی" بدون هیچ اخطاری هدف شلیک گلوله جنگی و ساچمه‌ای نیروهای سرکوبگر-حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. این جوان ۳۰ ساله از قسمت پشت گردن تا کمر مورد اصابت گلوله‌های ساچمه‌ای و  از ناحیه پشت قلب هدف شلیک گلوله جنگی قرار گرفته بود. نیروهای سرکوب پس از زخمی‌کردن آقای رحیمی با ضربات باتوم او را از ناحیه سر مورد ضرب‌ و جرح شدید قرار داده بودند.

نیروهای سرکوب پیکر خونین اسعد رحیمی را در خیابان رها کرده و یکی از شهروندان او را به منزلی منتقل و با خانواده‌اش تماس می‌گیرد؛ اما قبل از انتقال به بیمارستان به‌دلیل شدت جراحات جان خود را از دست می‌دهد. به گفتە پزشکان اسعد رحیمی بە دلیل خونریزی داخلی و ضربات متعدد باتوم به ناحیه سر دچار ضربە مغزی شدە بود.

نیروهای امنیتی در بیمارستان پیکر اسعد رحیمی را به سردخانه منتقل می‌کنند و با تهدید به بازداشت پدر و اعضای خانواده آقای رحیمی، از پدر او تعهد می‌گیرند که فرزند آنها را نیروهای حکومتی نکشته‌اند. در نهایت پیکر اسعد رحیمی با فشار و حضور نهادهای امنیتی شبانه به خاک سپرده می‌شود و این نیروها مانع از حضور مردم می‌شوند.

نیروهای امنیتی همچنین مانع از برگزاری مراسم چهلم اسعد رحیمی شدند و طی درگیری با خانواده او، همسرش را از ناحیه سر زخمی کردند و با پرتاب سنگ شیشه ماشین‌های خانواده را شکستند.

اسعد رحیمی فرزند ابراهیم و زینب متولد ۲۲ بهمن ‌١٣٧١ است. او متاهل و حدود یکسال پیش ازدواج کردە بود.

اسعد رحیمی رانندە تاکسی بود و جدیداً یک مغازە ساندویچ فروشی دایر کرده بود.

کامیاران/ قتل حکومتی برهان کرمی ۳۰ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، برهان کرمی ۳۰ ساله و اهل کامیاران در جریان اعتراضات مردمی این شهر و در تجمعات مراسم ختم فواد محمدی از جانباختگان کامیاران  بر اثر اصابت گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-حکومتی به ناحیه سر و گردن در خیابان "زەرنە" جان خود را از دست داد. 

در حالیکه نیروهای امنیتی در بیمارستان کامیاران جهت خاکسپاری مخفیانه و بدون حضور مردم از خانواده تعهد گرفتند. اما شامگاه ۲۵آبان پیکر برهان کرمی در روستای "چروسانە" با حضور شمار زیادی از مردم به خاک سپرده شد.

بهمن کرمی، برادر برهان کرمی در مراسم چهلم برادرش شایعه پیگیری خانواده برای ثبت نام برهان در بنیاد شهید حکومت را تکذیب و اعلام کرد که از این "خبر کثیف" اطلاعی ندارند.

۱۱ آبان ۱۴۰۲ بهمن کرمی از تخریب سنگ مزار برادرش برهان کرمی خبر داد و اعلام کرد این اقدام ما را ضعیف نخواهد کرد و برعکس ما قوی‌تر خواهیم شد. 

برهان کرمی، فرزند آمنه و محمود، زاده روستای «چروسانه» از توابع کامیاران است. او متاهل و دارای یک فرزند بوده و به شعل کارگری ساختمانی مشغول بوده است.

سقز/ قتل حکومتی دانیال پابندی ۱۷ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، دانیال پابندی ۱۷ ساله و اهل سقز، در جریان اعتراضات مردمی این شهر در محله "کریم‌آباد" بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی به ناحیه شکم به‌ شدت زخمی و قبل از رسیدن به بیمارستان «تامین اجتماعی» سقز جان باخت. به گفته شاهدان عینی از داخل یک خودرو به سمت این نوجوان ۱۷ساله از فاصله نزدیک شلیک شده است.

پیکر دانیال پابندی به بیمارستان تأمین اجتماعی سقز منتقل و نیروهای امنیتی خانواده پابندی را تحت فشار قرار دادند که بدون حضور مردم و در سکوت پیکر فرزندشان را به خاک بسپارند. در حالیکه خانواده خواسته نهادهای امنیتی را رد کردند، نیروهای امنیتی پیکر دانیال پابندی را مخفیانه از بیمارستان خارج کرده و در بیمارستان آیچی سقز درحال خاکسپاری او بودند که خانواده به آرامستان می‌رسند؛ نیروهای امنیتی با خانواده پابندی درگیر می‌شود  و در نهایت به خانواده دانیال اجازه می‌دهند که برای وداع آخر،‌ کفن از صورت فرزندشان کنار بزنند و او را ببوسند. 

دانیال پابندی، متولد ۱۹ خرداد ۱۳۸۴ بود. او تنها تا کلاس هفتم تحصیل کرده و پس از آن به شاگردی مکانیکی مشغول شده بود.  او در محله «سرچنار» بزرگ شده بود. پدرش کارگر و مادرش خانه‌دار است. دانیال فرزند وسط خانواده‌اش بود و برادری بزرگ‌تر از خود و خواهری که از او هم خردسال‌تر است، داشت. 

سنندج/ قتل حکومتی فرهاد خسروی ۳۵ ساله؛

۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، فرهاد خسروی ۳۵ ساله، اهل ماهیدشت کرمانشاه و ساکن سنندج در جریان اعتراضات مردمی سنندج بر اثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر-حکومتی جان خود را از دست داد.

پیکر آقای خسروی توسط مأموران امنیتی به بیمارستان کوثر سنندج منتقل و روز سه‌شنبه یکم آذر ۱۴۰۱ در آرامستان روستای «چقاصفر» از توابع ماهیدشت به خاک سپرده شد.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده