۱۲ مهر ۱۴۰۲؛ سالگرد قتل حکومتی نیما شفقدوست، ۱۷ ساله در جریان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در ارومیه
۳۰ شهریور ۱۴۰۱، نیما شفقدوست، نوجوان ۱۷ ساله اهل ارومیه در جریان اعتراضات مردمی محله اسلامآباد این شهر بر اثر اصابت دو گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی به پاهایش به شدت زخمی شد. او پس از ۱۲ روز درحالیکه خانواده به دلیل محاصره امنیتی بیمارستانها و بازداشت زخمیشدگان به مداوای او در مطب شخصی و منزل پرداخته بودند، در پی وضعیت وخیم جسمی در مورخه ۱۲ مهر ۱۴۰۱ به بیمارستان «خمینی» ارومیه منتقل و پس از نیم ساعت به دلیل عفونت شدید جان خود را از دست میدهد.
۱۲ مهر ۱۴۰۱ در هجدهمین روز از خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی به دنبال قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی اعتراضات مردمی گسترده شده بود و بیشتر شهرهای کردستان و ایران همچنان صحنه اعتراضات بودند. جمهوری اسلامی از همان روزهای اول با شلیک گلوله اعتراضات را سرکوب کرد و در چند روز اول مرتکب قتل حکومتی ۲۵ نفر شده بود. در ادامه و در هجدهمین روز اعتراضات شمار قتلهای حکومتی با جانباختن نیما شفقدوست در کردستان به ۲۷ تن رسید.
ارومیه/ قتل حکومتی نیما شفقدوست ۱۷ساله؛
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ نیما شفقدوست، نوجوان ۱۷ساله اهل ارومیه در جریان اعتراضات مردمی محله اسلامآباد این شهر بر اثر اصابت دو گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی به پاهایش بهشدت زخمی شد. او پس از ۱۲ روز درحالیکه خانواده به دلیل محاصره امنیتی بیمارستانها و بازداشت زخمیشدگان به مداوای او در مطب شخصی و منزل پرداخته بودند، در پی وضعیت وخیم جسمی در مورخه ۱۲ مهر ۱۴۰۱ به بیمارستان «خمینی» ارومیه منتقل و پس از نیم ساعت به دلیل عفونت شدید جان خود را از دست میدهد.
پس از انتشار خبر جانباختن نیما شفقدوست، حسن شیخی، فرمانده انتظامی ارومیه علت مرگ او را «حمله سگ» به او عنوان میکند. این در حالی است که در برگه پزشکی قانونی این نوجوان ۱۷ ساله علت مرگ «نامعلوم» ذکر شده است.
تصویری از برگه پزشکی قانونی نیما (اصلان) شفقدوست؛
با وجود اینکه خانواده در ابتدا به دنبال فشار و تهدید نهادهای امنیتی مجبور شده بودند گفتههای مسئولین حکومتی را تایید کنند، با گذشت سه ماه مادر نیما شفقدوست سکوت خود را شکست و علت مرگ فرزندش را شلیک نیروهای سرکوبگر- حکومتی عنوان کرد.
در ویدیوی که از پروین حسنآبادی مادر نیما شفقدوست منتشر شده است، او چگونگی مجروح شدن پسرش را اینگونه روایت میکند؛ در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ نیما برای دریافت حقوقش به محل کارش در شهرک اسلامآباد ارومیه رفت که در راه برگشت هدف تیراندازی نیروهای مسلح حکومتی قرار میگیرد و زخمی میشود. ساکنان محل ابتدا او را به خانه برده و پس از بستن زخم پاهایش او را به منزل عمویش منتقل کرده بودند. عموی نیما هم او را به خانه خودمان آورد. به علت وضعیت وخیم نیما ما او را به بیمارستان منتقل کردیم، اما به دلیل حضور گسترده نیروهای امنیتی و از ترس بازداشت او را به خانه برگرداندیم.
به گفته مادر نیما شفق دوست، او به مدت ۱۲ روز در منزل و با رسیدگی یک دکتر در مطب خصوصی تحت درمان قرار گرفته است، اما در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۱ به دلیل وخیم شدن وضعیت جسمیاش او را به بیمارستان منتقل کردهاند که پس از گذشت نیم ساعت نیما به دلیل عفونت شدید محل جراحتش جان خود را از دست میدهد.
مادر این نوجوان ۱۷ ساله در خصوص تهدید و فشار نهادهای امنیتی میگوید؛ بعد از جانباختن نیما پیکر او را به ما تحویل ندادند، بلکه به پزشکی قانونی ارومیه منتقل و دو روز بعد توانستیم جسد او را تحویل گرفته و به خاک بسپاریم. سپس نهادهای امنیتی طی تماسی ما را تهدید کردند در صورت برگزاری مراسم دیگر جوانان نیز بازداشت و همان بلایی که بر سر نیما آوردهاند را با دیگر جوانان خانواده خواهند کرد.
مادر نیما شفقدوست، از جانباختگان اعتراضات ارومیه از اصابت گلوله به فرزندش در محله "اسلامآباد" سخن میگوید.
— KURDPA (@kurdpa_farsi) January 3, 2023
او در ادامه از تهدیدات و فشار نیروهای امنیتی – سرکوبگر برای گرفتن اعتراف اجباری و اعلام علت مرگ فرزندش "گازگرفتگی توسط سگ" خبر داد.#مهسا_امینی pic.twitter.com/mAySw7GPNl
او در خصوص یورش نیروهای مسلح به منزلشان میگوید؛ پس از جانباختن نیما چهار-پنج نفر مسلح به خانه آنها رفته و خانواده را تهدید میکنند که بگویند نیما را سگ گاز گرفته است.
مادر نیما در پایان میگوید به روح شهیدم قسم میخورم عین حقیقت را گفتهام.
پس از دریافت برگه پزشکی قانونی توسط خانواده در مورخه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ آنها به دادگاه احضار میشوند و دادگاه اعلام میکند که مرگ فرزندشان طبیعی بوده است.
مراسم خاکسپاری این نوجوان در روستای «زیندشت» شهرستان سلماس تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار میشود.
تصاویری از مزار نیما شفقدوست و برگه آگهی ترحیم او؛
نیما (اصلان) شفق دوست متولد ۲۱ شهریور ۱۳۸۴ در ارومیه بود.
او تا مقطع ششم ابتدای در مدرسه تحصیل کرده بود و پس از آن در شهرک اسلام آباد شهر ارومیه مشغول به کار بوده است.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده