خودکشی دو نوجوان ١٣ و ١٤ سالە بە دنبال "مشکلات اجتماعی و روابط عاطفی"
ویان عبداللهفر ۱۳ ساله و آوات علینژاد ۱۴ ساله دو نوجوان ساکن محله سیدآباد اشنویه بودهاند که به دنبال "مشکلات اجتماعی و روابط عاطفی" در روزهای ۲۶ و ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ به زندگی خود پایان دادهاند.
به گفته یک منبع مطلع به کُردپا؛ ویان و آوات با هم روابط عاطفی داشتهاند که با مخالفت خانواده ویان، فشار بر او و "گرفتن گوشی" جهت ممانعت از ادامه رابطه آنها همراه بوده است و این نوجوان ۱۳ ساله به همین دلیل با اقدام به خودکشی از طریق حلقآویز کردن به زندگی خود پایان میدهد.
به دنبال خودکشی ویان به آوات نیز از نظر روحی و عاطفی ضربه وارد میشود و خانواده برای بهبود شرایط روحی او به مهاباد مسافرت میکنند، اما در نهایت آوات نیز در سد مهاباد خودش را غرق کرده و جان خود را از دست میدهد.
منبع مطلع کُردپا اذعان داشت؛ آوات چندین مرتبه به خانوادهاش گفته بعد از ویان نمیخواهد زندگی کند و اگر فوت کرد او را در کنار مزار ویان به خاک بسپارند که در ادامه جنازه هر دو در نزدیکی یکدیگر به خاک سپرده میشود.
از دیگر سو، روز یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ یک نوجوان ۱۶ ساله در منطقه شهرک فرهنگیان بوکان به زندگی خود پایان داد.
به گفته اوین مصطفی زاده، سخنگوی کُردپا؛ خودکشی در کردستان یک پدیده بسیار درهمتنیده با شرایط اجتماعی – اقتصادی - سیاسی است که به دلیل در حاشیه قراردادن و در عقب مانده نگه داشته شدن از سوی حکومت، فرصتها و رشد و پویایی اجتماعی و فردی از انسانها سلب میشود و در این شرایط انسانها آموزش و آگهی لازم برای برخورد با آسیب و مشکلات اجتماعی را پیدا نخواهند کرد.
از دیگر سو، حکومت در راستای نگاه امنیتی و دیگری به کردستان تلاش میکند آسیبهای اجتماعی را در جامعه کردستان فرهنگی ذاتی درونی کند و نشان دهد مشکل از فرهنگ کُردها است، درحالیکه فرهنگ یک مسئله کاملا سیال است و در کشورهای نرمال بودجه فراوانی برای ارتقا آن در نظر گرفته میشود.
این خوانش نه به معنای انکار سنتهای غلط در جامعه کردستان است و چه بسا در سالهای اخیر فعالین زن و فعالان برابری جنسی/جنسیتی با دستان خالی بیشترین نقش را در مبارزه با زن کشی و خودکشی در جامعه کردستان داشتهاند و در راستای دغدغهمند کردن جامعه و پسزدن سنتهای غلط و مردسالار برآمدهاند؛ باوجود اینکه در این راه بازداشت شده و تمامی انجمنهای مربوط به زنان لغو مجوز شدهاند یا دیگر مجوزهایشان تمدید نشده است.
فعالین، رسانه و نهادهای حقوق بشری نیز نه تنها اخبار زنکشی و خودکشیها را انکار و پنهان نکرده بلکه با هدف آگهی بخشی به جامعه و دغدغهمند کردن افکار عمومی، تلاش کردهاند روی آسیب اجتماعی دست گذاشته و آن را به مسئله همگانی تبدیل کنند.
مسئله مهم دیگر این است که خود قربانیان زنکشی و خودکشی قربانیان منغعلی نیستند، بلکه ما در سالهای اخیر شاهد خودکشی و زنهای کشته شدهای بودهایم که درپی اعتراض به سنتها و تبعیضات جان خود را از دست دادهاند.
این نوشتار برای مطرح کردن پیچیدگی آسیبهای اجتماعی در کردستان و درهمتنیدگی ساختارها با آن است، چرا که خوانش تک بعدی از مسئله کاملا غلط است.