گفتوگوی ویژه کُردپا با روزبه میرابراهیمی، روزنامهنگار و پژوهشگر حقوقبشر
جمهوری اسلامی ایران بە عنوان یکی از بدنامترین ناقضان حقوقبشر در جهان شناخته شده است. ایدئولوژی این نظام در تضاد با تمامی مبادی حقوقبشری پذیرفته شده در دنیاست و در راستای تحکیم این ایدئولوژی نه تنها حقوقبشر را نقض میکند بلکه حقخواهی را با سرکوب و کشتار پاسخ میدهد.
سرکوب فعالین حقوقبشری و ممانعت از فعالیت آنان در داخل ایران یکی از این جنبههای اصلی است. به همین جهت اکنون بیشتر فعالین حقوق بشری در خارج از ایران پیگیر نقض حقوق بشر در ایران هستند و از طریق تشکیل سازمانها و نهادهای حقوق بشری فعالیتهای چشمگیری در این زمینه انجام دادهاند.
روزبه میرابراهیمی، روزنامهنگار و پژوهشگر حقوق بشر، یکی از این فعالین شناخته شده است که خود از قربانیان نقض حقوقبشر در جمهوری اسلامی ایران بوده و هماکنون دغدغه نقض حقوق بشر و فعالیت در این زمینه را حرفه خویش قرار داده است.
در این گفتگوی ویژه کُردپا با وی، درباره گزارشنویسی و مستندسازی حقوق بشری از زبان و تجربیات او بیشتر آشنا خواهیم شد.
کُردپا؛ فعالان حقوق بشر برای تهیه یک گزارش حقوق بشری باید چه نکات بارزی را در نظر بگیرند؟
روزبه میرابراهیمی؛ پیش از اینکه بخواهم به این پرسش شما پاسخ دهم، علاقمندم که اول به این نکته بپردازم که اصولا چرا فعالان حقوق بشر، نقض حقوق بشر را گزارش میکنند. پاسخ سادهاش این است که فعالان حقوق بشر این کار را میکنند تا حقوق ضایع شدهای را ثبت و ضبط کنند و از طریق ثبت و ضبط آن، تلاش کنند تا با اقدامات تکمیلی دیگر، جلوی تکرار آن را بگیرند و البته ناقض یا ناقضان حقوق بشر را به پاسخگویی وادارند. همین نکته آخر است که ما را به پرسش شما میرساند که اصولا یک گزارش حقوق بشری چه مشخصاتی باید داشته باشد، تا بتواند اهدافی که از آنها یاد شد را محقق سازد.
حالا نکته بعدی این است که این گزارشهایی که توسط فعالان حقوق بشری تهیه میشود، تا زمانی که از یک استانداردهای حداقلی برخوردار نباشد، نمیتواند به اندازه لازم تاثیرگذار باشند. منظورم از تاثیرگذاری هم، تاثیرگذاری در تغییر وضعیت است. یعنی تغییر وضعیت حقوق بشر بطور عام، و موضوع گزارش بطور خاص.
گزارش هرچقدر جامعتر باشد، و با اطلاعات و جزییات قابل تایید همراه باشد، قابلیت تاثیرگذاری بیشتری پیدا میکند. به تعبیری دیگر، انکار و نادیده گرفتناش سختتر میشود.
ما در گزارشنویسی برای رسانهها، یک سری تکیهگاه داریم که اگر به آنها توجه نکنیم و یا آنها را نادیده بگیریم، گزارشمان گزارش کاملی نخواهد بود. تکیهگاهها از این قرار هستند: چه کسی(یا چه چیزی)؟ کِی؟ کجا؟ چرا؟ و چگونه؟
این پرسشها پرسشهای مهمی هستند که وقتی به تهیه یک گزارش میپردازیم، بسیار مهم است که به پاسخهای آنها فکر کنیم و برای یافتنشان تلاش کنیم. همین پرسشهای بنیادی در تهیه یک گزارش، وقتی به تهیه گزارشهای حقوق بشری میرسیم با حفظ کلیت، از نظر محتوایی تغییر میکنند. یعنی همان پرسشها به این شکل تغییر مییابند: موضوع نقض حقوق بشر گزارش چیست؟ کدام حقوق نقض شده است؟ چه زمان (یا دوره زمانی) اتفاق افتاده است؟ چه کس یا کسانی در نقض حقوق دخیل بودند؟ چرا این نقض حقوق روی داده است؟ چگونه این نقض حقوق روی داده است؟ (خلاء ساختاری در قوانین ملی وجود دارد؟ نحوه اجرا و تضمین قوانین با مشکل روبهرو هستند؟ …)
با در نظر گرفتن این اطلاعات، موضوع گزارش برای مخاطب تبیین میشود و نادیده گرفتن آن سخت.
اما در اینجا میرسیم به بحث مخاطب و تاثیر شناخت درست آن در تنظیم گزارشهای حقوق بشری. حتما با من موافق هستید که اگر مخاطب یک گزارش عموم مردم باشد، ساختار و محتوا و زبان متن گزارشمان با ساختار، محتوا و زبان متن گزارشمان برای مخاطب خاص (برای مثال سازمان ملل، یا سازوکارهای موجود در عرصه بینالمللی) نمیتواند و نباید یکسان باشد. شاید بیشتر اطلاعاتی که در گزارش میآید مشابه باشند، اما حتما ساختار و روند آن باید متفاوت باشد. به همین دلیل، تشخیص مخاطب یک گزارش هم نکته بسیار مهمی در تهیه گزارشهای حقوق بشری است.
کُردپا؛ فعالان حقوق بشر برای راست آزمایی دادههای جمعآوری شده باید چه نکاتی را رعایت کنند؟
روزبه میرابراهیمی؛ راستیآزمایی دادهها یکی از مهمترین جنبههای تهیه گزارشهای حقوق بشری است. اگر بتوان با شیوههای قابل دفاع، دادههای جمعآوری شده را راستی آزمایی کرد و در گزارش استفاده کرد، در نهایت ارزش کیفی گزارش تقویت میشود و همانطور که یادآور شدم، انکار و نادیده گرفتناش را سخت میکند. به نظر من این نکته بسیار مهمی است که سازمانهای حقوق بشری و فعالان حقوق بشر، حتما مجموعهای از دستورالعملهای مختلف و روشتحقیقهای امتحان شده را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهند. البته میدانم که بسیاری از فعالان حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری فعال درحال حاضر چنین راهنماهای درون سازمانی دارند، این نکته را فقط برای تاکید بر موضوع اشاره کردم. داشتن روش تحقیق و دستورالعملهای مشخص، یکی از مهمترین ابزارهای دفاع از گزارشهاست، وقتی توسط سازمانهای دیگر، و یا نهادهای حکومتی و حتی برخی از سازمانهای بینالمللی مورد پرسش قرار میگیرد.
دادهها معمولا، یا دادههای دست اول هستند و یا دادههای دسته دوم. دادههای دسته اول آن دسته از دادهها است که خود فعال حقوق بشر یا سازمان حقوق بشری از طریق مصاحبه، جمعآوری شهادتنامه، یا پرسشنامه و شیوههای آمارگیری بهدست آورده است. و دادههای دسته دوم معمولا دادههایی است که به نقل از منبع دیگری جمعآوری شده اما در چارچوب تازهای دستهبندی یا راستی آزمایی شدهاند.
ایجاد شبکهای از منابع موثق، مانیتور مستمر منابع رسانهای، آشنایی با مشخصات فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی مناطق مختلف، از جمله نکات بسیار مهم در موفقیت در راستیآزمایی دادههاست.
گاهی وقتها، اطلاعاتی که از طریق شبکه ارتباطاتمان به ما میرسد نیاز به راستیآزمایی است، و در بسیاری از مواقع هم اطلاعات، دادهها و ادعاهای نهادهای حکومتی و ارگانهای رسمی، نیازمند راستی آزمایی است. نکاتی که در بالا به آنها اشاره کردم، در هر دو حالت به ما کمک میکند که از درستی دادهها اطمینان حاصل کنیم. درستی دادهها به تقویت کلیت گزارشما کمک میکند، چون همین دادهها هستند که پشتیبان استدلالها، تحلیلها و جمعبندیهای گزارشمان هستند.
کُردپا؛ چه تفاوتی میان گزارش روزنامهنگاری و گزارش حقوق بشری وجود دارد؟
روزبه میرابراهیمی؛ البته ما در روزنامهنگاری انواع گزارش نویسی داریم. از گزارش خبری گرفته تا گزارش تحقیقی. در همه این انواع، پرسشهایی که در موردشان سخن گفتم، تکیهگاههای گزارش هستند. گزارشهای حقوق بشری را هم میتوان به چند دسته تقسیم کرد. مستندسازی وضعیت، مستندسازی پرونده خاص. در گزارش وضعیت، معمولا به ثبت یک موضوع پرداخته میشود. برای مثال روند شکلگیری یا وجود یک قانون و مقررات ناقض حقوق بشر، یا نحوه اجرای آن، و یا نحوه شکلگیری یا عملکرد یک نهاد یا ارگان حامی یا ناقض حقوق بشر. در مستندسازی پروندههای خاص، مستندسازی جنبههای مختلف یک پرونده خاص (یا یک گروه از پروندههای همموضوع) مدنظر قرار میگیرد. برای مثال، نقض حقوق یک فرد، یا گروهی از افراد که نقاط مشترک (قومیتی، عقیدتی، جنسیتی، مذهبی) دارند محور گزارش میشود. جنبههای مختلف یک حق یا مجموعهای از حقوق در چنین گزارشهای محور جمعآوری اطلاعات و تحلیل قرار میگیرد. پس میتوان گفت که مهمترین تفاوت یک گزارش رسانهای با یک گزارش حقوق بشری، محوریت جنبههای مختلف حقوق بشر در همه مراحل تهیه یک گزارش حقوق بشری است، در حالی که در گزارش رسانهای، لزوما این محور حقوق بشر نیست و میتواند محورهای دیگر را شامل شود.
از طرف دیگر، در یک گزارش حقوق بشری، مخاطب تاثیرگذار در نحوه چینش اطلاعات و ساختار است. حالا این تفاوت که میگویم در عمل یعنی چه؟ بگذارید یک مثال بزنم. فرض کنیم در یک شهری در جنوب ایران، تعدادی از کارگران یک کارخانه به دلیل دریافت نکردن حقوقشان دست به تجمع در مقابل دفتر فرمانداری زدند. در حین این تجمع نیروی انتظامی دخالت میکند و تجمعکنندگان را پراکنده میکند و برای این منظور دست به خشونت هم میزند.
حالا اگر از این رویداد بخواهیم یک گزارش رسانهای تهیه کنیم، میتوانیم با جمعآوری یک سری اطلاعات از جمله: چه کسانی تجمع کرده بودند؟ کجا تجمع کرده بودند؟ چه زمانی تجمع کرده بودند؟ چرا تجمع کرده بودند؟ و واکنش نیروی انتظامی چگونه بود؟ تکیهگاههای یک گزارش رسانهای را جمعآوری کرد و یک گزارش رسانهای نوشت.
اما اگر از همین رویداد بخواهیم یک گزارش حقوق بشری تهیه کنیم، محور همه اطلاعاتی که جمعآوری میکنیم و در کنار هم میچینیم باید حقوق بشر باشد. پس جدا از اطلاعاتی که در بالا گفته شد، باید این موضوعات را هم در گزارش بیاوریم: تجمعکنندگان حق تجمع داشتند؟ طبق اصول حقوق بشر؟ طبق اصول قانون اساسی و قوانین دیگر؟ آیا تجمعشان نیاز به مجوز داشت؟ آیا این شرط مجوز ناقض حقوق بشر است؟ آیا تجمعکنندگان مکانیزمی که بتوانند پیگیر مطالبات خود باشند را در دسترس داشتند؟ اگر داشتند، کارآمدیاش چه میزان بود؟ آیا تجمع مسالمت آمیز بود؟ آیا نیروی انتظامی خشونت بیش از حدی که قانون مشخص کرده اعمال کرد؟ آیا اصولا برای واکنش نیروی انتظامی دلیل موجهی وجود داشت؟ آیا کسانی که در پی این خشونت آسیب دیدند، دسترسی به درمان و مراقبتهای پزشکی پیدا کردند؟ آیا اگر کسی در حین این رویداد بازداشت شد، ضوابط دادرسی عادلانه از همان ابتدا برایشان اعمال شد؟ ….
مثالی که در بالا به آن اشاره کردم، به ما نشان میدهد که وقتی یک گزارش حقوق بشری تهیه میکنیم چه جنبههای متفاوتی را باید مدنظر قرار دهیم تا محوریت حقوق بشر در گزارشمان برجسته شود. البته این نکته را هم باید درنظر بگیریم که گاهی موارد که گزارش از یک رویداد در حال انجام است و تحولات مربوط به آن همچنان در حال وقوع است، پازلهای این مستندسازی تکه تکه تکمیل میشوند.
کُردپا؛ تکمیل اطلاعات یک پرونده، چه کمکی به وضعیت فرد زندانی یا بازداشت شده میکند؟
روزبه میرابراهیمی؛ وقتی کسی در بازداشت به سر میبرد، به دست آوردن اطلاعات جامع و تکمیل جزییات روند بازداشت و بعد زندانش کمک میکند تا بتوان جنبههای مختلف حقوق او را بررسی کرد و ضمن یادآوری آنها، نقضهای صورت گرفته را مستند کرد. فرض کنید که فردی بازداشت میشود و خبر اولیهای که منتشر میشود این است که فلان شخص بازداشت شده است. تا همین جای کار، حق آزادی این فرد - که از جمله حقوق بشر است - سلب شده است. با تلاش برای به دست آوردن اطلاعات تکمیلی جنبههای مختلف دیگری به این پرونده افزوده میشود. برای مثال، این فرد به چه دلیل بازداشت شده است؟ (آیا حق آزادی بیاناش نقض شدهاست؟ آیا حق تشکل و تجمعاش نقض شده است؟ آیا حق داشتن باور و عقیدهاش نقض شده است؟) فهم چرایی بازداشتاش به ما کمک میکند که حقوقی که از او نقض شده است مشخص شود. آیا در زمان بازداشت به او حکم بازداشت نشان داده شده است؟ آیا در فرصت ۲۴ ساعته اتهام یا اتهاماتش به او تفهیم شده است؟ آیا از همان ابتدا دسترسی به وکیل پیدا کرده است؟ آیا خانوادهاش از مکان دستگیریاش باخبر شدهاند؟ آیا شرایط بازجویی و بازداشتگاه از حداقل استانداردها برخوردار بوده است؟ … همه این موارد تنها مربوط به بازداشت شدن یک فرد است، در ادامه و در صورت تشکیل پرونده و دادگاهی شدن، دهها پرسش مشابه دیگر هم مطرح میشوند که هر کدام بر مبنای حقوق انسانی است که قوانین حقوق بشری تضمین آنها را حق بنیادی بشر دانسته است.
پس خلاصهاش کنم، جواب پرسش شما این است که تکمیل اطلاعات یک پرونده به همهجانبه پرداختن به یک پرونده کمک میکند و ابعاد مختلف حقوق یک فرد را برجسته کرده و مورد توجه قرار میدهد. این اطلاعات تکمیلی، جدا از اینکه به مستندسازی این پرونده کمک میکند، برای خود زندانی و خانوادهاش هم روشنگر خواهد بود که گاهی مواقع از برخی حقوق خود هم آگاه نیستند و یا آگاهی کافی ندارند.
کُردپا؛ تاکنون فعالان حقوق بشر تا چه حد به آموزش و افزایش آگاهی در رابطه با قوانین بینالمللی حقوق بشری اهمیت دادهاند؟
روزبه میرابراهیمی؛ به نظرم پاسخ یکسانی در این زمینه که بتوان به همه یا بیشتر فعالان حقوق بشری تعمیم داد وجود ندارد. برخی از سازمانهای حقوق بشری و فعالان حقوق بشری در این زمینه سالهاست که فعالیت میکنند، البته بیشترشان در خارج از ایران مستقر هستند. اما در داخل ایران به دلیل محدودیتها شاید این انتقال تجارب و آموزشها کمتر در اولویت قرار گرفته باشد.
کُردپا؛ فعالان حقوق بشر برای آگاهیرسانی و افزایش سطح دانش حقوقی مردم باید چه اقداماتی را انجام دهند؟ خصوصا در مواردی کە نقض حقوق بشر مورد توجە قرار نمیگیرد؟
روزبه میرابراهیمی؛ فعالیت مستمر و تهیه و تولید محتوای متنوع برای مخاطبان متنوع. برای مثال یک محتوای آگاهی بخش، اگر از طریق یک گزارش خبری منتقل میشود یک گونه باید باشد و یک (یا چند) گروه مخاطب را هدف بگیرد، اما همان محتوای آگاهیبخش اگر از طریق رسانههای اجتماعی منتقل میشود باید شکل و شمایل متفاوتی داشته باشد و گروههای هدفاش را درست تعیین کند. به نظرم بالا بردن شناخت از ابزارهای انتقال پیام، شناخت از طیف مخاطبان و تشخیص نقاط تاثیرگذاری بر آنها، نکته بسیار مهمی است که فعالان حقوق بشر و فعالیتهای حقوق بشری و تاثیرگذاریشان را افزایش خواهد داد.
کُردپا؛ حساسیت عمومی برای موارد نقض حقوق بشر چقدر اهمیت دارد و چگونە میتوان بە آن تحقق بخشید؟
روزبه میرابراهیمی؛ نقض حقوق بشر معمولا توسط حکومتها صورت میگیرد و نهادهای مدنی و حقوق بشری یکی از اصلیترین بازوها ثبت و ضبط این نقضها هستند. اما این ثبت و ضبط اگر با حساسیت عمومی همراه نباشد، قادر نیست تا فضایی را به وجود آورد که مجموعه فشارها به تغییر رفتار یا تغییر وضعیت حقوق بشر بیانجامد. حساسیتزایی در مورد مسائل حقوق بشری، هم جنبه آگاهی بخشی و دانشافزایی جمعی دارد و هم نیروی محرکهای است برای اعمال فشار به ساختارهای ناقض حقوق بشر.
اما چگونه میتوان این حساسیت عمومی را تحقق بخشید؟ مهمترین جنبهاش استمرار است. استمرار در فعالیت و مستندسازی. وقتی استمرار در این بخش وجود داشته باشد، تداوم در گزارشدهی هم ایجاد میشود. تداوم در گزارشدهی باعث ایجاد بحث و حساسیت میشود. البته نکته کلیدی در این بخش، هوشمندی در تنظیم پیام برای عموم است. باید موضوعات حقوق بشری را به گونه تبیین کرد و برمبنای مخاطب، پیام انتقالی را تنظیم کرد که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. وقتی با پیام ارتباط برقرار کند توجهاش جلب میشود. وقتی توجهاش یک بار جلب شود برای بار دوم زودتر درگیر میشود و از همین منظر است که استمرار باعث میشود حساسیت عمومی شکل بگیرد. وقتی حساسیت عمومی شکل گرفت، زمینه برای پیگیری بحث بیشتر مهیا میشود و پیگیری بیشتر بحث میتواند به گسترش تاثیرگذاری آن بیانجامد.