چشمی که روز به روز کم سوتر میشود
15:43 - 22 خرداد 1396
شیوا گنجی، مدافع حقوق بشر و روزنامهنگار
زینب جلالیان (زادهٔ ۱۳۶۱ در ماکو) فعال سیاسی کرد ایرانی است که در سال ۱۳۸۸، به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروه \"پژاک\" به اعدام محکوم شد. محکومیت وی در سال ۱۳۹۰، به حبس ابد کاهش یافت. زینب جلالیان، از سال ۸۶ در زندان به سر میبرد و سنگینترین حکم محکومیت (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن دارد.
او بیش از ۹ سال است بدون مرخصی در زندان به سر میبرد و خانوادهاش میگویند که پیگیریهای آنها برای مرخصی فرزندشان تاکنون بینتیجه بوده است. زینب جلالیان در حال حاضر در زندان خوی زندانی است.
عفو بینالملل در خرداد ۱۳۹۳، اعلام کرد که زینب جلالیان در خطر از دست دادن کامل بینایی خود به سر میبرد و به درمان فوری نیاز دارد. خانواده جلالیان تأکید دارند که مشکل بینایی زینب جلالیان پس از شکنجه آغاز شده است.
زینب جلالیان در سن ۱۰ سالگی به دلیل اینکه خانوادهاش با تحصیل او مخالف بودند از خانه فرار کرد. وی بلافاصله پس از فرار از خانه جذب «حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)» شد که در آن زمان در ایران فعالیت قانونی داشت. وی در سال ۱۳۸۶ در کرمانشاه دستگیر شد و از آن به بعد در زندان سنندج به سر میبرد. حکم اعدام او در آذرماه ۸۸ به اتهام «محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک» صادر شده و در دیوان عالی کشور تأیید شد. به گفته فعالان کرد، دادگاه رسیدگی به اتهامات زینب جلالیان بدون حضور وکیل مدافع برگزار شده و تنها چند دقیقه به طول انجامیدهاست. نزدیکان وی میگویند که جلالیان این اتهامات را نمیپذیرد و در سالهای گذشته تنها با گروه (پکک) بهطور غیرمسلحانه همکاری داشتهاست.
علی جلالیان، پدر زینب، اوایل تیر ۱۳۸۹، به رسانهها گفت: ۱۰ روز پیش دخترش را دیده ولی هیچ صحبتی از اجرای حکم اعدام او نبوده است. او گفت: خبر اعدام قریبالوقوع زینب از طریق رسانهها به گوش خانواده و وکیل او رسیده است. خلیل بهرامیان یکی از وکلای زینب جلالیان گفت: از دو ماه پیش که وکالت این پرونده را بر عهده گرفته از محل نگهداری موکلش خبر نداشته است. وی ابتدا به زندان کرمانشاه رفته ولی در آنجا به او گفتهاند ماموران اداره آگاهی یک ماه پیش زینب را از اینجا بردهاند. بهرامیان پس از پیگیریهای مکرر متوجه شده که موکلش در بند ۲۰۹ زندان اوین است. روز ۹ تیر ۱۳۸۹، خلیل بهرامیان با وکالتنامه رسمی به زندان اوین مراجعه میکند. در آنجا به وی میگویند چنین زندانیای در اینجا وجود ندارد. سپس با مسئولان بند ۲۰۹ تماس میگیرند و به بهرامیان گفته میشود: «شما نه اجازه ملاقات دارید و نه میتوانید وکالتنامه را با حضور زندانی امضا کنید مگر اینکه دادستان تهران شخصاً دستور این کار را صادر کند.» خلیل بهرامیان میگوید: این هم مغایر قانون اساسی ایران است و هم مغایر قوانین موضوعه داخلی یعنی قانون مجازات عمومی و آیین دادرسی و هم مغایر قانون حقوق شهروندی که در آنجا تأکید میکند که تمام تحقیقات حتی تحقیقات اولیه باید با حضور وکیل باشد. خوب این مغایرت و این تضاد و این جلوگیری از اجرای حق اگر از طرف دادستان باشد فاجعهبار است.
در تاریخ ١٩ اردیبهشتماه سال جاری، امیرسالار داودی وکیل زینب جلالیان طی نامهای به دادستان کل کشور خبر از اعتصاب درمانی موکلش داد و گفت: که \"ضمن ابراز شدید نگرانی از وضعیت سلامتی موکلهام، یک بار دیگر بر مسئولیت مقامات زندان خوی و مقامات امنیتی و قضایی شهرستان خوی و استان آذربایجان غربی و در سطحی اعلی مقامات کشور در خصوص تضمین سلامتی روحی و جسمی موکلهام تاکید میکنم و اعلام مینمایم که اعتصاب درمانی موکلهام تا رفع مشکلات، ادامه خواهد داشت.\"
متن نامه وکیل «زینب جلالیان» امیرسالار داودی را در پی میخوانید:
بنام خدای رئوف
وزیر محترم دادگستری جمهوری اسلامی ایران
جناب حجت الاسلام پورمحمدی
با سلام و تحیات...
احتراما، در خبرها خواندم که معاون حقوق بشر و امور بینالملل آن جناب در جلسهای که میزبانش فرمانداری شهرستان خوی بوده است و مقامات قضایی شهرستان و مقامات ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در جلسه موصوف حاضر بودهاند از انتخاب شهرستان خوی به عنوان پایلوت اجرای طرح حقوق شهروندی خبر دادهاند و البته اظهار نظر حجتالاسلام والمسلمین سیدطه مرقاتی، مشاور حقوق بشر اسلامی معاونت حقوق بشر وزارت دادگستری نیز که در این جلسه ضمن تشکر و قدردانی از انتخاب شهرستان خوی برای اجرای پایلوت طرح حقوق شهروندی، تأکید کردهاند و فرمودهاند که ما همگی آماده برنامهریزی و اجرای این طرح هستیم تا داراالمومنین خوی شاهد ارتقای جایگاه اخلاقی و معنوی خود باشد را خوانده و در مجموع از اصل خبر و ایضا اظهار نظر دو مقام بلندپایه حقوق بشری وزارتخانه تحت تصدی جناب عالی بسیار مسرور و خشنود گردیدم.
جناب پور محمدی عزیز....
و اما اینکه چرا از استماع و اطلاع چنین خبری و مضافا اظهارات مقامات پیش گفته بدین سان خشنود و مسرور گردیدم، برمیگردد به این مهم که موکله اینجانب و استادم دکتر محمد شریف یعنی «بانو زینب جلالیان» هماکنون در زندان مرکزی خوی زندانی میباشد و جهت اطلاع و استحضار شما عالی مقام «زینب جلالیان» از سال ١٣٨٦، به اتهام «محاربه» ابتدا به اعدام محکوم گردید و سپس در سال ١٣٩٠، با اعمال عفو در حق وی محکومیتش با یک درجه تخفیف به حبس ابد کاهش یافت و در نهایت او از سال ١٣٩٣، از زندان دیزلآباد کرمانشاه به زندان خوی انتقال یافت و هماکنون در این زندان به سر میبرد.
مع هذا، «زینب جلالیان» بالغ بر یک دهه است که در زندان گذران عمر میکند، بیآنکه حتی یک روز امکان مرخصی داشته باشد و این در حالیست که مشارالیها به شهادت مسئولان دو زندان دیزلآباد کرمانشاه و زندان مرکزی خوی یکی از زندانیان واجد حسن اخلاق است و تاکنون گزارشی رسمی و حتی غیررسمی دال بر ناآرامی و مشکلسازی ایشان قابل مشاهده نیست و البته شایان ذکر است که زینب از بیماریهای عدیده رنج میبرد و حال عمومی وی تعریف چندانی ندارد (عنداللزوم و حسب تشخیص مقام محترم وزارت سوابق بیماری موکله قابل تشریح حضوری و یا مکتوب میباشد) و خانواده وی بارها آمادگی خود را جهت تودیع وثیقه مناسب به تشخیص مقامات قضایی و زندان خوی اعلام داشتهاند تا فرزندشان امکان ترخص چند روزه را بیابد و هر چند موقت به آغوش گرم خانواده باز گردد و با این وصف متاسفانه به دلایل نامعلومی این اعلام آمادگی و درخواستهای مکرر در مکرر موکله بدون اجابت مانده است.
النهایه، به استحضار عالی میرسانم که وقتی خبر انتخاب شهرستان خوی به عنوان الگوی اجرای کامل حقوق شهروندی به نقل از معاون محترمتان را در خبرها رویت نمودم، ناگاه به یاد موکلهام افتاده و فکر کردم اعطای مرخصی به یک شهروند فعلی شهرستان خوی پس از قریب به یک دهه که از زندانی شدنش میگذرد و شرایط بهرهمندی از مرخصی را نیز داراست تا چه اندازه میتواند گامی مهم بل اهم در جهت الگوسازی رعایت حقوق شهروندی در سطح شهرستان به حساب آید .
جناب وزیر....
قطعا تصدیق میفرمایید که مرخصی از زندان جزو حقوق شهروندی زندانیان است و بهرهمندی یک زندانی در حال گذران محکومیت از این حق البته تابع شرایطی است که به واقع موکله این شرایط منصوص قانونی را برخوردار میباشد و لذا عدم اعطای این حق به ایشان میتواند مصداق بارز نقض حقوق شهروندی تلقی گردد و از این رو به عنوان وکیل «زینب جلالیان» از آن مقام محترم استدعا دارم حال که شهرستان خوی به عنوان پایتخت اجرای حقوق شهروندی انتخاب گردیده است، برای شروع درخواستهای مکرر «زینب جلالیان» را جهت تمتع از مرخصی ما بعد یک دهه اجابت فرمایید.
علی ای حال، رجاء واثق که همه ما تلاش کنیم و حق الناس را که حقوق شهروندی و حقوق بشر مشتقاتی از آن هستند را به جان و دل و در عمل مراعات نماییم.
با تجدید احترامات فائقه
امیرسالار داودی
وکیل دادگستری
وکیل زینب جلالیان
۱۲ مهرماه ۱۳۹۵
این زندانی سیاسی هماکنون در زندان خوی از تاریخ ٢٦ اسفندماه ١٣٩٤، در اعتصاب دارو میباشد و دوران محکومیت خود را سپری میکند.
زینب جلالیان (زادهٔ ۱۳۶۱ در ماکو) فعال سیاسی کرد ایرانی است که در سال ۱۳۸۸، به اتهام محاربه از طریق عضویت در گروه \"پژاک\" به اعدام محکوم شد. محکومیت وی در سال ۱۳۹۰، به حبس ابد کاهش یافت. زینب جلالیان، از سال ۸۶ در زندان به سر میبرد و سنگینترین حکم محکومیت (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن دارد.
او بیش از ۹ سال است بدون مرخصی در زندان به سر میبرد و خانوادهاش میگویند که پیگیریهای آنها برای مرخصی فرزندشان تاکنون بینتیجه بوده است. زینب جلالیان در حال حاضر در زندان خوی زندانی است.
عفو بینالملل در خرداد ۱۳۹۳، اعلام کرد که زینب جلالیان در خطر از دست دادن کامل بینایی خود به سر میبرد و به درمان فوری نیاز دارد. خانواده جلالیان تأکید دارند که مشکل بینایی زینب جلالیان پس از شکنجه آغاز شده است.
زینب جلالیان در سن ۱۰ سالگی به دلیل اینکه خانوادهاش با تحصیل او مخالف بودند از خانه فرار کرد. وی بلافاصله پس از فرار از خانه جذب «حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)» شد که در آن زمان در ایران فعالیت قانونی داشت. وی در سال ۱۳۸۶ در کرمانشاه دستگیر شد و از آن به بعد در زندان سنندج به سر میبرد. حکم اعدام او در آذرماه ۸۸ به اتهام «محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک» صادر شده و در دیوان عالی کشور تأیید شد. به گفته فعالان کرد، دادگاه رسیدگی به اتهامات زینب جلالیان بدون حضور وکیل مدافع برگزار شده و تنها چند دقیقه به طول انجامیدهاست. نزدیکان وی میگویند که جلالیان این اتهامات را نمیپذیرد و در سالهای گذشته تنها با گروه (پکک) بهطور غیرمسلحانه همکاری داشتهاست.
علی جلالیان، پدر زینب، اوایل تیر ۱۳۸۹، به رسانهها گفت: ۱۰ روز پیش دخترش را دیده ولی هیچ صحبتی از اجرای حکم اعدام او نبوده است. او گفت: خبر اعدام قریبالوقوع زینب از طریق رسانهها به گوش خانواده و وکیل او رسیده است. خلیل بهرامیان یکی از وکلای زینب جلالیان گفت: از دو ماه پیش که وکالت این پرونده را بر عهده گرفته از محل نگهداری موکلش خبر نداشته است. وی ابتدا به زندان کرمانشاه رفته ولی در آنجا به او گفتهاند ماموران اداره آگاهی یک ماه پیش زینب را از اینجا بردهاند. بهرامیان پس از پیگیریهای مکرر متوجه شده که موکلش در بند ۲۰۹ زندان اوین است. روز ۹ تیر ۱۳۸۹، خلیل بهرامیان با وکالتنامه رسمی به زندان اوین مراجعه میکند. در آنجا به وی میگویند چنین زندانیای در اینجا وجود ندارد. سپس با مسئولان بند ۲۰۹ تماس میگیرند و به بهرامیان گفته میشود: «شما نه اجازه ملاقات دارید و نه میتوانید وکالتنامه را با حضور زندانی امضا کنید مگر اینکه دادستان تهران شخصاً دستور این کار را صادر کند.» خلیل بهرامیان میگوید: این هم مغایر قانون اساسی ایران است و هم مغایر قوانین موضوعه داخلی یعنی قانون مجازات عمومی و آیین دادرسی و هم مغایر قانون حقوق شهروندی که در آنجا تأکید میکند که تمام تحقیقات حتی تحقیقات اولیه باید با حضور وکیل باشد. خوب این مغایرت و این تضاد و این جلوگیری از اجرای حق اگر از طرف دادستان باشد فاجعهبار است.
در تاریخ ١٩ اردیبهشتماه سال جاری، امیرسالار داودی وکیل زینب جلالیان طی نامهای به دادستان کل کشور خبر از اعتصاب درمانی موکلش داد و گفت: که \"ضمن ابراز شدید نگرانی از وضعیت سلامتی موکلهام، یک بار دیگر بر مسئولیت مقامات زندان خوی و مقامات امنیتی و قضایی شهرستان خوی و استان آذربایجان غربی و در سطحی اعلی مقامات کشور در خصوص تضمین سلامتی روحی و جسمی موکلهام تاکید میکنم و اعلام مینمایم که اعتصاب درمانی موکلهام تا رفع مشکلات، ادامه خواهد داشت.\"
متن نامه وکیل «زینب جلالیان» امیرسالار داودی را در پی میخوانید:
بنام خدای رئوف
وزیر محترم دادگستری جمهوری اسلامی ایران
جناب حجت الاسلام پورمحمدی
با سلام و تحیات...
احتراما، در خبرها خواندم که معاون حقوق بشر و امور بینالملل آن جناب در جلسهای که میزبانش فرمانداری شهرستان خوی بوده است و مقامات قضایی شهرستان و مقامات ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در جلسه موصوف حاضر بودهاند از انتخاب شهرستان خوی به عنوان پایلوت اجرای طرح حقوق شهروندی خبر دادهاند و البته اظهار نظر حجتالاسلام والمسلمین سیدطه مرقاتی، مشاور حقوق بشر اسلامی معاونت حقوق بشر وزارت دادگستری نیز که در این جلسه ضمن تشکر و قدردانی از انتخاب شهرستان خوی برای اجرای پایلوت طرح حقوق شهروندی، تأکید کردهاند و فرمودهاند که ما همگی آماده برنامهریزی و اجرای این طرح هستیم تا داراالمومنین خوی شاهد ارتقای جایگاه اخلاقی و معنوی خود باشد را خوانده و در مجموع از اصل خبر و ایضا اظهار نظر دو مقام بلندپایه حقوق بشری وزارتخانه تحت تصدی جناب عالی بسیار مسرور و خشنود گردیدم.
جناب پور محمدی عزیز....
و اما اینکه چرا از استماع و اطلاع چنین خبری و مضافا اظهارات مقامات پیش گفته بدین سان خشنود و مسرور گردیدم، برمیگردد به این مهم که موکله اینجانب و استادم دکتر محمد شریف یعنی «بانو زینب جلالیان» هماکنون در زندان مرکزی خوی زندانی میباشد و جهت اطلاع و استحضار شما عالی مقام «زینب جلالیان» از سال ١٣٨٦، به اتهام «محاربه» ابتدا به اعدام محکوم گردید و سپس در سال ١٣٩٠، با اعمال عفو در حق وی محکومیتش با یک درجه تخفیف به حبس ابد کاهش یافت و در نهایت او از سال ١٣٩٣، از زندان دیزلآباد کرمانشاه به زندان خوی انتقال یافت و هماکنون در این زندان به سر میبرد.
مع هذا، «زینب جلالیان» بالغ بر یک دهه است که در زندان گذران عمر میکند، بیآنکه حتی یک روز امکان مرخصی داشته باشد و این در حالیست که مشارالیها به شهادت مسئولان دو زندان دیزلآباد کرمانشاه و زندان مرکزی خوی یکی از زندانیان واجد حسن اخلاق است و تاکنون گزارشی رسمی و حتی غیررسمی دال بر ناآرامی و مشکلسازی ایشان قابل مشاهده نیست و البته شایان ذکر است که زینب از بیماریهای عدیده رنج میبرد و حال عمومی وی تعریف چندانی ندارد (عنداللزوم و حسب تشخیص مقام محترم وزارت سوابق بیماری موکله قابل تشریح حضوری و یا مکتوب میباشد) و خانواده وی بارها آمادگی خود را جهت تودیع وثیقه مناسب به تشخیص مقامات قضایی و زندان خوی اعلام داشتهاند تا فرزندشان امکان ترخص چند روزه را بیابد و هر چند موقت به آغوش گرم خانواده باز گردد و با این وصف متاسفانه به دلایل نامعلومی این اعلام آمادگی و درخواستهای مکرر در مکرر موکله بدون اجابت مانده است.
النهایه، به استحضار عالی میرسانم که وقتی خبر انتخاب شهرستان خوی به عنوان الگوی اجرای کامل حقوق شهروندی به نقل از معاون محترمتان را در خبرها رویت نمودم، ناگاه به یاد موکلهام افتاده و فکر کردم اعطای مرخصی به یک شهروند فعلی شهرستان خوی پس از قریب به یک دهه که از زندانی شدنش میگذرد و شرایط بهرهمندی از مرخصی را نیز داراست تا چه اندازه میتواند گامی مهم بل اهم در جهت الگوسازی رعایت حقوق شهروندی در سطح شهرستان به حساب آید .
جناب وزیر....
قطعا تصدیق میفرمایید که مرخصی از زندان جزو حقوق شهروندی زندانیان است و بهرهمندی یک زندانی در حال گذران محکومیت از این حق البته تابع شرایطی است که به واقع موکله این شرایط منصوص قانونی را برخوردار میباشد و لذا عدم اعطای این حق به ایشان میتواند مصداق بارز نقض حقوق شهروندی تلقی گردد و از این رو به عنوان وکیل «زینب جلالیان» از آن مقام محترم استدعا دارم حال که شهرستان خوی به عنوان پایتخت اجرای حقوق شهروندی انتخاب گردیده است، برای شروع درخواستهای مکرر «زینب جلالیان» را جهت تمتع از مرخصی ما بعد یک دهه اجابت فرمایید.
علی ای حال، رجاء واثق که همه ما تلاش کنیم و حق الناس را که حقوق شهروندی و حقوق بشر مشتقاتی از آن هستند را به جان و دل و در عمل مراعات نماییم.
با تجدید احترامات فائقه
امیرسالار داودی
وکیل دادگستری
وکیل زینب جلالیان
۱۲ مهرماه ۱۳۹۵
این زندانی سیاسی هماکنون در زندان خوی از تاریخ ٢٦ اسفندماه ١٣٩٤، در اعتصاب دارو میباشد و دوران محکومیت خود را سپری میکند.