نماینده سابق مجلس: باید در بسیاری از تفکرات و دیدگاه‌ها تجدیدنظر شود

18:33 - 27 اسفند 1393
رسانه‌های حکومتی در اواخر خردادماه ٩٢ و پس از انتخابات، حضور کُردها به ویژه در شهرهای استان آذربایجان‌غربی برای حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی را \"نسبتا بالا\" توصیف کردند اما طبق گزارش چند هفته قبل رسانه‌های نزدیک به دولت اعتدال، کابینیه روحانی از میان ١٦٠ پُست مدیریتی استان آذربایجان غربی تنها ٥ منصب برای کُردها در نظر گرفته شده است.

پس از انتشار این اخبار بود که برخی نمایندگان مجلس و فعالین سیاسی کُرد منجمله مشاور اقوام و مذاهب استاندار آذربایجان غربی بر رویکرد دولت تدبیر و امید تأکید کردند.

در اختیار داشتن تنها ٣% مدیریت استان آذربایجان‌غربی به دست کُردها در حالی است که آمارهای نیمه‌رسمی از جمعیت حدود ٦٠درصدی ملیت کُرد در این استان می‌باشد.

مهندس حاصل داسه نماینده سابق مجلس از شهرهای پیرانشهر و سردشت از عملکرد دولت اعتدال به شدت انتقاد می‌کند.

نماینده دوره ششم در گفتگوی مکتوبی با آژانس کُردپا می‌گوید که دولت تدبیر و امید هنوز هم بدهکار حامیان اصلی خود در استان آذربایجان‌غربی است.
متن گفتگوی یادشده با حاصل داسه عینا در پی می‌آید:

کُردپا: نماینده‌ی مجلس تا چه حد در تعیین مدیران دولتی اعم از سیاسی و اداری در حوزه‌انتخابیه خود از فراخ دست برخوردارند؟
\"25474.jpg\"
حاصل داسه: باید دولت بدون هیچ ملاحظه کاری‌ برای کم کردن آسیب‌های ناشی از شکاف‌های قومی و زبانی شخصا احساس مسئولیت و خطر کند
حاصل داسه: طبق قانون اساسی وظیفه مجلس تصویب قانون و نظارت بر اجرای قانون است. از طرفی دیگر همین قانون اساسی به استقلال قوا اشاره دارد. علاوه بر این نمایندگان حق اظهارنظر در تمام امورات کشور را دارند. اما این روی کاغذ و در نظر است. در عمل می‌توان گفت کشور ما کشور ممکنات است و همه چیز ممکن است. وقتی نماینده حق سئوال، استیضاح، تذکر و .... دارد و باید این قدرت را در مسیر اجرای درست قانون و استیفای حقوق ملت بکار بگیرد ولی در عمل بارها و بارها مشاهده شده است که نمایندگان وارد بخش اجرایی شده و با وزرا بر سر انتصابات مدیران چانه‌زنی کرده‌اند. حتی طرح سئوال‌ها گاهی پوششی بوده برای تحت فشار قراردادن وزرا به منظور انتصاب یا برکناری مدیری خواه این مدیر اداری یا سیاسی باشد. لذا می‌توان گفت در ایران نمایندگان در انتصاب مدیران تأثیر غیرمستقیم دارند. در مورد اینکه نماینده اصرار کند مدیر آگاه به مسائل، آشنا به منطقه و نزذیک به معضل و مشکل باشد فی‌نفسه بد نیست و می‌تواند کمک حال دولت و پاسخگوی نیازهای مردم باشد. متأسفانه گاهی مسالح مردم فراموش می‌شود و هم دولت و هم نماینده به فکر منافع کوتاه‌تر و موردی هستند در این راستا نماینده به دنبال مدیری هست که در آینده و بویژه در هنگام انتخابات به دردش بخورد. وزیر هم برای راضی نگه داشتن نماینده و فرار از سئوال و استیضاح معیار انتصاب مدیر شایسته و کاردان را به کنار می‌نهد. این دو رفتار از طرف دولت و مجلس مثل قیچی‌ای عمل می کنند که در نهایت ریشه منافع واقعی مردم را قطع می‌کند.

کُردپا: در ماه‌های اخیر انتقادات نسبتا شدیدی به نمایندگان کُرد استان آذربایجان‌غربی در مجلس اسلامی در ارتباط با انتصاب مدیران دولتی وارد شده است. آیا با چنین رویکردی موافق هستید؟
حاصل داسه: استان آذربایجان‌غربی را باید بصورت ویژه تحلیل کرد. هدف از فسلفه وجودی دولت و مجلس چیزی جز پاسخگویی به خواسته‌های مردم و راضی نگه داشتن مردم نیست. اگر این هدف محقق نشود وجود مجلس و دولت چیز زایدی است. استان آذربایجان‌غربی بیش از٦٠% ساکنانش کُرد زبان هستند. کُردها در انزوای شدید قرار گرفته‌اند و در مدیریت استان نقش ندارند. اینجا در مرحله اول باید دولت بدون هیچ ملاحظه کاری‌ای برای کم کردن آسیب‌های ناشی از شکاف‌های قومی و زبانی شخصا احساس مسئولیت و خطر کند و جلوی حرکت‌های رادیکالی را با تدبیر و درایت از طریق مشارکت دادن کُردها در مدیریت‌های کلیدی بگیرد. اما این به معنای این نیست که نمایندگان کُرد هیچ مسئولیتی ندارند. همانظور که اشاره شد آنها هم با توجه به بافت و ترکیب جمعیت و هم به منظور کمک به امنیت پایدار و رفع نگرانی‌های احساس محرومیت باید بسیار قوی با دولت و دستگاهای دیگر وارد گفتگو شوند و از ابزارهای خود برای تأمین حقوق برابر و موازنه قدرت استفاده کنند. که متأسفانه چنین نکرده‌اند. نماینده باید صدای مردم باشد، یکی از خواسته‌های مردم مشارکت دادن آنها در قدرت و اعتماد به آنهاست. اگر نماینده خواسته‌های مردم را به چیزهای بی‌اهمیت تقلیل دهد قطعا از چشم مردم خواهد افتاد و هیچ نماینده‌ای نتوانسته و نخواهد توانست منافع و خواسته‌های اساسی را قربانی مسائل کوچک و روزمره کند.

کُردپا: مجمع نمایندگان استان آذربایجان‌غربی با شش نماینده کُرد و شش نماینده تُرک در مقایسه با بدنه‌ی مدیریت استان که تنها 3% از کُردها را تشکیل می‌دهد به واقعیت نزدیک‌تر است. پس به اصطلاح چرا زور شش نماینده تُرک بر شش نماینده کُرد می‌چربد؟
حاصل داسه: چنانچه اشاره شد مدیریت استان آذربایجان‌غربی در سال‌های گذشته با منافع ملی فاصله بسیار دارد. وقتی این استان می‌تواند در ردیف استان‌های موفق قرار گیرد که همه شهروندان بدون تبعیض زندگی کنند و از نظر افتخارات و منزلت‌ها در یک سطح قرار گیرند. وقتی می‌توان صحبت از همبستگی و اتحاد کرد که قبل از اینکه یک کُرد از تبعیض ناروا بنالد و بگوید یک شهروند تُرک‌زبان به دفاع برخیزد و داد سخن براند. اینجاست که باید برای تضمین یک زندگی پر نشاط توأم با احترام و کرامت از نخبگان تُرک‌زبان درخواست شود که ساکت نباشند. شهروند واقعی این است که نسبت به تبعیض و نابرابری همسایه‌اش پیشقدم باشد. اما در مورد نمایندگان می‌توان گفت باید تلاش کنند نگاه‌های ایدئولوژیکی، امنیتی و منفی را با نطق‌ها، مصاحبه‌ها، ملاقات‌ها و سایر مکانیسم‌ها کمرنگ و حتی بی‌رنگ کنند. این رویکرد نیاز نسل امروز است و بی‌تفاوتی و بی‌توجهی به آن مثل بمب ساعتی که هرآن منتظر زمان است تهدیدی جدی برای استان و حتی منطقه است.

کُردپا: بنظر شما اختلاف سیاسی مجلس (اکثریت نمایندگان) با دولت تدبیر و امید در تهران بر چیدمان سیاسی ـ اداری در ارومیه تأثیر گذاشته و تعیین نمره قبولی برای دولت روحانی باید به پس از انتخابات مجلس در اسفندماه ٩٤ موکول گردد؟
حاصل داسه: مردم مناطق کُردنشین استان آذربایجان‌غربی بالاترین رأی را در ٢٤ خرداد ٩٢ به آقای روحانی دادند. مردم این بار مطالبه محور عمل کردند و به بیانیه‌ی آقای روحانی اعتماد کردند. ایشان قول دادند تبعیض‌ها را بردارند و از کُردها در مدیریت‌های کلان و در سطوح میانی استفاده کنند. در این مورد مردم از دولت و شخص آقای روحانی و نمایندگان دولت مطالبه دارند و دولت هنوز هم بدهکار است. دولت هیچ کاری در خور توجه نسبت به استفاده از شایستگان کُرد و حتی کُردهای حامی دولت تدبیر و امید نکرده است. احساسات مردم نادیده انگاشته شده و می‌توان گفت فراموش شده است. دولت اگرچه با مجلس باید در تعامل باشد اما این به معنای این نیست که استقلال عمل در حد تامین حداقل خواسته‌های اساسی را نداشته باشد. به نظر اینجانب دولت در استان کارنامه قابل قبولی ندارد و چهره‌های سیاسی فعال و تشکل‌ها بشدت منتقد دولت هستند و بسیاری از تغییرات وعده داده شده ناامید شده‌اند.

کُردپا: نقش نهادهای امنیتی ـ نظامی و نیروهای سنتی(نماینده بیت رهبری) در برهم زدن تعادل مدیران کُرد(اهل سنت) و تُرک(اهل تشیع) چیست؟
حاصل داسه: شکی نباید کرد که این نهادها با عینک دیگری به مسائل می‌نگرند و برآورد آنها در طرد کردن و به حاشیه راندن کُردها هیچ کمکی نه به نظام و نه به کشور نمی‌کند. باید در بسیاری از تفکرات و دیدگاه‌ها تجدیدنظر شود. زمان بازی با حاصل جمع صفر به پایان رسیده است. امروزه بازی با حاصل جمع مثبت حلال مشکلات و تضمین کننده‌ی زندگی مسالمت‌آمیز است. قدرت سخت جای خود را به قدرت نرم و دموکراسی و جابجایی و چرخش قدرت داده است. سود این نوع نگاه به تجربه و در عمل کارکرد خود را نشان داده است.

کُردپا: برخی عدم حضور فراگیر کُردها در انتخابات(بایکوت و بی‌تفاوتی) را یکی از عوامل افت مشارکت آنان در تصمیم‌گیری‌های سیاسی استان آذربایجان‌غربی قلمداد می‌کنند. ارزیابی شما چگونه است؟
حاصل داسه: به نظر من کُردها در انتخابات شرکت کرده‌اند و بی‌تفاوت نبوده‌اند. شاید یکی از عواملی که می‌تواند به تولید صدا کمک کند ایجاد تشکل‌های مدنی باشد. اگر کُردها اجازه این را داشته باشند که تشکل‌های مدنی و حزبی قانونی خود را داشته باشند با قدرتر می‌توانند وارد گفتگو و چانه‌زنی‌های سیاسی و اقتصادی شوند. منظور من دقیقا این است که کُردها نباید بی‌تفاوت باشند. این بی‌معنای این نیست که به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنند، اگر کاندیدایی خواه ریاست جمهوری و خواه کاندیدای مجلس وحتی شوراها و ... برنامه‌ای برای پاسخگویی به تقاضاهای مردم نداشته باشد مردم حق دارند مشارکت نکنند و رای ندهند. ما باید به سمت تشکل‌های مستقل مردمی گام برداریم که قدرت گرفتن آنها خطر دیکتاتوری را از بین می‌برد. لذا در پاسخ به این سوال مشخص شد که مشارکت ندادن کُردها در قدرت سیاسی و مدیریتی و اقتصادی ربطی به شرکت آنها در انتخابات نداشته است. علت اساسی آن در قوانین موضوعه نیست. شاید باید به قوانینی ارجاع داد که من از محتوای آن بی‌اطلاع هستم .!!!!!

کُردپا: اگر از شما بخواهیم که کار و فعالیت نمایندگان کُرد استان آذربایجان‌غربی را نقد کنید اولویت‌ها را به چه موضوعاتی اختصاص می‌دهید؟
حاصل داسه:
رفع تبعیض و تحقیر بدون هیچ ملاحظه‌ای اساسی‌ترین خواست مردم است که خیلی کم مورد توجه قرار گرفته است، توجه به زبان و فرهنگ و هویت و بودجه جهت کارهای زیربنایی، برای نمونه موارد بالا و ساکت بودن نسبت به این مسائل یکی از نقدهای وارد بر نمایندگان است. مسئله برخوردهای تند و غیرمدنی با فعالان سیاسی و مسئله کاسبکاران و کشته شدن آنها و حتی چهار پایان، مسئله بیکاری جوانان تحصیل کرده و رد شدن آنها در گزینش‌ها، بکارگیری نیروهای غیربومی با وجود این همه نیروی بومی تحصیل کرده و آماده بکار در منطقه و رسانه‌های کُردی بویژه نحوه عملکرد صدا و سیمای استان موضوعات مورد انتظار مردم هستند.

کُردپا: با تشکیل استان کُردستان شمالی با مرکزیت مهاباد موافق هستید؟ چرا؟
حاصل داسه:
بدون شک تشکیل استان کُردستان شمالی و طرح آن یک خیانت نابخشودنی است. کُردها در حالی که بیش از ٦٠% استان را تشکیل می‌دهند اجازه نیافته‌اند که به نسبت جمعیت در قدرت و ثروت و فرصت‌ها سهیم و شریک شوند. اگر استان جدیدی تشکیل شود کُردهای شما استان در شهرهای سلماس، ماکو، شوط، خوی و حتی تکاب، شاهین‌دژ و میاندوآب و .... بیش از بیش در حاشیه و انزوا و محرومیت قرار می‌گیرند. تا زمانی که تمرکززدایی بر مبنای پایه‌های دموکراسی و حقوق برابر نباشد تقسیم جغرافیایی پاسخگوی نیازهای کُردها نخواهد شد و اگر چنین استانی هم تشکیل شود تا زمانی که نگرش‌های جاری تعیین کننده هستند تامین کننده نیروهای هدایت کننده و مدیریتی از مناطقی دیگر خواهد بود و دردی از دردها کم نخواهد شد.

گفتو گو: دیاکو کُردستانی