در اطاق هفت و نیم متری ٨ تا ١٢زندانی زندگی میکنند/ گزارشی از وضعیت داخل زندان قزلحصار در کرج
21:53 - 16 فروردین 1393
آژانس کُردپا: حدود دو هزار و هفتصد نفر از زندانیان متهم به خرید و فروش مواد مخدر در قزلحصار محکوم به اعدام هستند.
طبق گزارش کمیتهی حمایت از شاهرخ زمانی، از مجموع بیست و دو هزار زندانی محبوس در قزلحصار کرج، حدود ٧٥درصدشان دارای حکم ١٥ تا ابد میباشند.
گفتهی میشود انواع بیماری در میان زندانیان شیوع یافته و در زندان کوچکترین اثری از افراد مطلع، روانشناس، یا مربی تربیتی دیده نمیشود و مسئولین زندان به زندانیان به دیدهی \"جانیان ذاتی\" نگاه میکنند.
از دیگر مشکلات و شرایط نامناسب این زندان که منبع یاد شده بدان اشاره نموده، اوضاع مالی زندانیان است که حتی مسئولان و مأموران زندان در خرید و فروش \"اقلام ممنوعه\" به زندانیان سهیم هستند.
از دیگر مواردی که گزارش بدان اشاره کرده، کشتن بیش از ١٧٠ تن بوسیلهی تیر به دنبال اعتراض گسترده در سال ٩٠ است.
متن گزارش که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا قرار گرفته عینا در پی میآید:
زندان قزلحصار به عنوان بزرگترین مرکز نگهداری قربانیان مواد مخدر، مشتی نمونهای از خروار است. این زندان با ٢٠ تا ٢٢ هزار زندانی که گاهی اوقات تا ٣٨ هزار نفر رسیده است، با ده بند مستقل به نام واحدهای دهگانه است، ١٢ تا ١٤ درصد از زندانیان دارای حکم اعدام هستند، ( ٢٥٠٠ تا ٣٠٠٠ اعدامی در واحد دو قرار دارند که ٤٠٠ نفر از آنها افغانی هستند) و بقیه زندانیان ٧٥ تا ٨٠ درصدشان دارای حکم ١٥ تا حبس ابد میباشند.
در واحد ١ با ٦٠٠٠ نفر آمار بنابه اعلام نظر مسئولین بهداری فقط چهار صد نفر فعلاً \"سالم\" هستند مابقی مبتلا به قانقاریا، هپاتیت بی، سی و ... میباشند هر واحدی دارای جایگاه بسیار کوچکی بنام بهداری می باشد که بیشتر به کشتارگاه شباهت دارد تا محل درمان یک سرما خوردگی شدید یا آنفلوانزا که همراه با تب و لرز است دو یا نهایتا سه تا قرص بیاثر به صورت جیریه داده میشود با زندانی بدترین برخورد توهینآمیز میشود در واحد سه شخصی به نام صنعیی ... مستقیماً زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و در یک برخورد شدید در ٦ اسفند که دهها نفر مبتلا به انفلولانزا که تب و لرز شدید داشتند گفت همهای شما باید بمیرید و چون نوبت بهداری آنها نبود تماماً با همان حال وخیمشان حتی بدون دادن یک قرص به بندهایشان بر گرداند که حتی صدای برخی از ماموران نیز در آمد و به این حرکت او اعتراض کردند.
شخصی به نام فرامز یاسی در حالی که سه گلوله به او اصابت کرده و شکمش پاره است به حکم باز پرس شعبه شهر ری نزدیک به سه ماه با آن حال زخمی بدون هیچ گونه رسیدگی در سلول انفرادی نگهداری میشود، بطوری که از قسمت پارگی شکمش محتویات معدهاش دائماً جاری است، علیرغم اینکه ایشان به شدت درد میکشد هر روز به او فقط ٣ تا مسکن قوی میدهند و بدون مداوای زخمش به امان خدا رهایش کردهاند، در حالی که او بلافاصله باید به بیمارستان منتقل گردد.
ضرب و شتم زندانیان امر عادی و معمولی میباشد اغلب مأموران علاوه بر تحقیر و توهین و فحشهای رکیک به زندانیانی که در اثر فشار روحی و روانی دست به اعتراض زده یا شکایت میکنند را بشدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند در تمامی واحدها چنین افرادی علاوه بر بیست روز انفرادی بشدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار میگیرند که در چندین مورد زندانیان از شدت فشار دست به خودکُشی زدند.
یکی از روش شکنجه به صورت زیر است که زندانی را تمام قد توی آب انداخته خیس کرده و با شلنگ و کابل چندین نفر مورد ضرب قرار میدهند که صدای زندانی به آسمان میرود و اغلب تقاضای عف و بخشش میکند. اما گوش مأموران به این حرفها بدهکار نیست شاید باورش برای خوانندگان مشکل باشد ولی تمامی واحدها رسماً فلک دارند و پای این افراد را فلک کرده و به شدت به کف پا با کابل شلاق میزنند زندانیان سیاسی میدانند که در دهه شصت این طریق شکنجه کاملاً رواج داشت و فلک بخش جدای ناپذیر جمهوری اسلامی است.
در میان کارکنان بهداری و زندان کوچکترین اثری از افراد مطلع، روانشناس، یا مربی تربیتی دیده نمیشود تمامی مسئولین به این قربانیان نظام سلطه و قدرت به دیده جانیان ذاتی نگاه میکنند که باید تا آنجا که میتوانند خورد خمیر کرده نابودشان کنند.
کار بیش از ٩٠ درصد افراد متأهل مخصوصاً افرادی که حبس سنگین دارند به طلاق کشیده شده و این مسئله بر ابعاد افسردگی روحی و روانی زندانیان تا حد خودکُشی میافزاید. عمدهی خانمها با دادن بچهها به خانوادهی شوهر عمدتاً به باندهای سازمان یافته مافیای مانند قاچاق و تن فروشی کشیده میشوند.
اوضاع مالی و رفاهی زندانیان بقدری فلاکتبار است که اغلب با فروش نوبت تلفن، خرید و فروش مواد مخدر، سیگار، قرصهای روانگردان، و متادونیها، با فروش متادون که به متادون تو دهنی مشهور است مایحتاج اولیه خود را تهیه میکنند. ( متادونیها وعدهی متادون خود را نخورده در دهان نگهداشته و سپس آن را به چندین برابر قیمت برای تهیه مایحتاج ضروری خود میفروشند. و البته ضمن اینکه خود فروشنده دردهای شدیدی را تحمل میکنند در همین حین از این طریق بیماریهای بسیاری نیز انتقال پیدا میکند)
کارت تلفن ١٦٠٠ تومانی توسط باندهای خود زندان از ٣٠ تا ١٠٠ هزار تومان خرید و فروش میشود کل سیستم زندان و توسط ماموران به علت فقر و درآمدهای خیلی پایین که برای خرج خانوار و امرار معاش علاوه بر خلافهای عمده در ردههای بالا به خرید فروش اقلامی که غدغن هستند مانند سیگار (نخی تا ١٠٠٠٠ تومان میباشد) از طریق سیستم مافیای و عموما\" از طریق وکیل بندها که به آنها وفادار میباشند صورت میگیرد. علاوه بر خوردن جیرههای مختلف زندانیان، فروش وقت تلفن، فروش ملاقاتهای حضوری زندانیان، از انها باجگیری میکنند، مأموران اغلب خوارکیها و تنقلات خود را به گردن وکیل بند میاندازند و اگر او تن به این باجگیری ندهد به بهانههای مختلف اوضاع بند را به هم میریزند، تلفنها را قطع میکنند، تلویزیونها را میبرند، و یا با زدن خاموشی زودتر از موعد قانونی تلافی میکنند و هر بلایی که بخواهند بر سر زندانیان میآورند.
بنابه گفته اغلب زندانیان سمت وکیل بندی مخصوصاً در بندهای که خلاف بیشتر رخ میدهد از طرف مسئولین زندان تا مبلغ ٦ میلیون تومان فروخته میشود در کنار این جرایم که در کل زندان عادی شده است در سطح کل سیستم قضایی و مسئولین عالی رتبه اختلاس و رشوهخواری میلیونی از صد میلیونی تا چندین میلیاردی در شکستن حکمهای اعدام قاچاقچیان بزرگ، دادن مرخصی، رای باز، و فروش ملاقاتهای حضوری به صورت شرعی و غیرشرعی ادامه دارند، خلاصه در چندین نمونههای آشکاری متهمینی با ٢٠٠ گرم مواد روی پروندهشان اعدام شدهاند در حالی که افرادی نیز با داشتن بیش از یک تن حکمشان از اعدام به ابد شکسته شده و طرف چند ماه در زندان و چند ماه در مرخصی گذرانده است و در پروسه چند ساله عف خورده آزاد شده است. خلاصه مطلب این که در جمهوری اسلامی کسی که پول نداشته باشد باید بمیرد.
همچنین هر کدام از فروشگاهها به مبلغ ٤٠٠ میلیون تومان به پیمانکار اجاره داده شدهاند و فروشگاها نیز اجناس را دو ونیم تا سه برابر قیمت به زندانیان بدبخت که دستشان از همه جا کوتاه است میفروشند.
در اطاقهای هفت و نیم متری ٨ تا ١٢ نفر عمر خود را میگذرانند که در مواردی از ١٥ تا ١٧ نفر نیز میرسند.
در بهترین سالن زندان با ٢٠٠ نفر زندانی نیم ساعت یا نهایتاً ٤٠ دقیقه آبگرم برای حمام وجود دارد با ٦ چشمه حمام که همیشه بسیاری از زندانیان در آخر وقت کف بدنشان را نشسته آبگرم قطع میشود و زندانیان فوق با بنیهی ضعیف مجبور میشوند با آب سرد خود را بشوید، که این باعث شده بسیاری از زندانیان همیشه خدا بیمار هستند.
پس از شورش سال ٩٠ در اعتراض به حکمهای سنگین و شرایط طاقتفرسای و مرگبار که به اعتراض شدیدی انجامید با دستور جلادی به نام احمدی ١٧٠ نفر با شلیک مستقیم تیر بوسیله تفنگ و تیربار کشته شدند، از آن شورش به بعد چون شورش کنندگان برای تخریب دیوارها از کپسولهای گاز استفاده کرده بودند تمامی آشپزخانهها بر چیده شده است و زندانیان مجبورند از سویاهای حیوانی و غذاهای بیکیفیت و ناسالم تغذیه کنند.
اغلب زندانیان اعتقاد دارند سیستم قضایی پس از روی کار آمدن لاریجانیها که با تجدید مجازات و قطع رای باز نسبت به دوره شاهرودی که زندانیان فرصت میکردند به خانوادههایشان برسند بسیار خرابتر شده است و برادران دالتون را عامل اصلی طلاق و فروپاشی ٩٥ درصد خانوادهها میدانند که نزدیک به ٥٠ درصد خانمها به حساب جمهوری اسلامی اجباراً به تن فروشی کشیده میشوند.
طبق گزارش کمیتهی حمایت از شاهرخ زمانی، از مجموع بیست و دو هزار زندانی محبوس در قزلحصار کرج، حدود ٧٥درصدشان دارای حکم ١٥ تا ابد میباشند.
گفتهی میشود انواع بیماری در میان زندانیان شیوع یافته و در زندان کوچکترین اثری از افراد مطلع، روانشناس، یا مربی تربیتی دیده نمیشود و مسئولین زندان به زندانیان به دیدهی \"جانیان ذاتی\" نگاه میکنند.
از دیگر مشکلات و شرایط نامناسب این زندان که منبع یاد شده بدان اشاره نموده، اوضاع مالی زندانیان است که حتی مسئولان و مأموران زندان در خرید و فروش \"اقلام ممنوعه\" به زندانیان سهیم هستند.
از دیگر مواردی که گزارش بدان اشاره کرده، کشتن بیش از ١٧٠ تن بوسیلهی تیر به دنبال اعتراض گسترده در سال ٩٠ است.
متن گزارش که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا قرار گرفته عینا در پی میآید:
زندان قزلحصار به عنوان بزرگترین مرکز نگهداری قربانیان مواد مخدر، مشتی نمونهای از خروار است. این زندان با ٢٠ تا ٢٢ هزار زندانی که گاهی اوقات تا ٣٨ هزار نفر رسیده است، با ده بند مستقل به نام واحدهای دهگانه است، ١٢ تا ١٤ درصد از زندانیان دارای حکم اعدام هستند، ( ٢٥٠٠ تا ٣٠٠٠ اعدامی در واحد دو قرار دارند که ٤٠٠ نفر از آنها افغانی هستند) و بقیه زندانیان ٧٥ تا ٨٠ درصدشان دارای حکم ١٥ تا حبس ابد میباشند.
در واحد ١ با ٦٠٠٠ نفر آمار بنابه اعلام نظر مسئولین بهداری فقط چهار صد نفر فعلاً \"سالم\" هستند مابقی مبتلا به قانقاریا، هپاتیت بی، سی و ... میباشند هر واحدی دارای جایگاه بسیار کوچکی بنام بهداری می باشد که بیشتر به کشتارگاه شباهت دارد تا محل درمان یک سرما خوردگی شدید یا آنفلوانزا که همراه با تب و لرز است دو یا نهایتا سه تا قرص بیاثر به صورت جیریه داده میشود با زندانی بدترین برخورد توهینآمیز میشود در واحد سه شخصی به نام صنعیی ... مستقیماً زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و در یک برخورد شدید در ٦ اسفند که دهها نفر مبتلا به انفلولانزا که تب و لرز شدید داشتند گفت همهای شما باید بمیرید و چون نوبت بهداری آنها نبود تماماً با همان حال وخیمشان حتی بدون دادن یک قرص به بندهایشان بر گرداند که حتی صدای برخی از ماموران نیز در آمد و به این حرکت او اعتراض کردند.
شخصی به نام فرامز یاسی در حالی که سه گلوله به او اصابت کرده و شکمش پاره است به حکم باز پرس شعبه شهر ری نزدیک به سه ماه با آن حال زخمی بدون هیچ گونه رسیدگی در سلول انفرادی نگهداری میشود، بطوری که از قسمت پارگی شکمش محتویات معدهاش دائماً جاری است، علیرغم اینکه ایشان به شدت درد میکشد هر روز به او فقط ٣ تا مسکن قوی میدهند و بدون مداوای زخمش به امان خدا رهایش کردهاند، در حالی که او بلافاصله باید به بیمارستان منتقل گردد.
ضرب و شتم زندانیان امر عادی و معمولی میباشد اغلب مأموران علاوه بر تحقیر و توهین و فحشهای رکیک به زندانیانی که در اثر فشار روحی و روانی دست به اعتراض زده یا شکایت میکنند را بشدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند در تمامی واحدها چنین افرادی علاوه بر بیست روز انفرادی بشدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار میگیرند که در چندین مورد زندانیان از شدت فشار دست به خودکُشی زدند.
یکی از روش شکنجه به صورت زیر است که زندانی را تمام قد توی آب انداخته خیس کرده و با شلنگ و کابل چندین نفر مورد ضرب قرار میدهند که صدای زندانی به آسمان میرود و اغلب تقاضای عف و بخشش میکند. اما گوش مأموران به این حرفها بدهکار نیست شاید باورش برای خوانندگان مشکل باشد ولی تمامی واحدها رسماً فلک دارند و پای این افراد را فلک کرده و به شدت به کف پا با کابل شلاق میزنند زندانیان سیاسی میدانند که در دهه شصت این طریق شکنجه کاملاً رواج داشت و فلک بخش جدای ناپذیر جمهوری اسلامی است.
در میان کارکنان بهداری و زندان کوچکترین اثری از افراد مطلع، روانشناس، یا مربی تربیتی دیده نمیشود تمامی مسئولین به این قربانیان نظام سلطه و قدرت به دیده جانیان ذاتی نگاه میکنند که باید تا آنجا که میتوانند خورد خمیر کرده نابودشان کنند.
کار بیش از ٩٠ درصد افراد متأهل مخصوصاً افرادی که حبس سنگین دارند به طلاق کشیده شده و این مسئله بر ابعاد افسردگی روحی و روانی زندانیان تا حد خودکُشی میافزاید. عمدهی خانمها با دادن بچهها به خانوادهی شوهر عمدتاً به باندهای سازمان یافته مافیای مانند قاچاق و تن فروشی کشیده میشوند.
اوضاع مالی و رفاهی زندانیان بقدری فلاکتبار است که اغلب با فروش نوبت تلفن، خرید و فروش مواد مخدر، سیگار، قرصهای روانگردان، و متادونیها، با فروش متادون که به متادون تو دهنی مشهور است مایحتاج اولیه خود را تهیه میکنند. ( متادونیها وعدهی متادون خود را نخورده در دهان نگهداشته و سپس آن را به چندین برابر قیمت برای تهیه مایحتاج ضروری خود میفروشند. و البته ضمن اینکه خود فروشنده دردهای شدیدی را تحمل میکنند در همین حین از این طریق بیماریهای بسیاری نیز انتقال پیدا میکند)
کارت تلفن ١٦٠٠ تومانی توسط باندهای خود زندان از ٣٠ تا ١٠٠ هزار تومان خرید و فروش میشود کل سیستم زندان و توسط ماموران به علت فقر و درآمدهای خیلی پایین که برای خرج خانوار و امرار معاش علاوه بر خلافهای عمده در ردههای بالا به خرید فروش اقلامی که غدغن هستند مانند سیگار (نخی تا ١٠٠٠٠ تومان میباشد) از طریق سیستم مافیای و عموما\" از طریق وکیل بندها که به آنها وفادار میباشند صورت میگیرد. علاوه بر خوردن جیرههای مختلف زندانیان، فروش وقت تلفن، فروش ملاقاتهای حضوری زندانیان، از انها باجگیری میکنند، مأموران اغلب خوارکیها و تنقلات خود را به گردن وکیل بند میاندازند و اگر او تن به این باجگیری ندهد به بهانههای مختلف اوضاع بند را به هم میریزند، تلفنها را قطع میکنند، تلویزیونها را میبرند، و یا با زدن خاموشی زودتر از موعد قانونی تلافی میکنند و هر بلایی که بخواهند بر سر زندانیان میآورند.
بنابه گفته اغلب زندانیان سمت وکیل بندی مخصوصاً در بندهای که خلاف بیشتر رخ میدهد از طرف مسئولین زندان تا مبلغ ٦ میلیون تومان فروخته میشود در کنار این جرایم که در کل زندان عادی شده است در سطح کل سیستم قضایی و مسئولین عالی رتبه اختلاس و رشوهخواری میلیونی از صد میلیونی تا چندین میلیاردی در شکستن حکمهای اعدام قاچاقچیان بزرگ، دادن مرخصی، رای باز، و فروش ملاقاتهای حضوری به صورت شرعی و غیرشرعی ادامه دارند، خلاصه در چندین نمونههای آشکاری متهمینی با ٢٠٠ گرم مواد روی پروندهشان اعدام شدهاند در حالی که افرادی نیز با داشتن بیش از یک تن حکمشان از اعدام به ابد شکسته شده و طرف چند ماه در زندان و چند ماه در مرخصی گذرانده است و در پروسه چند ساله عف خورده آزاد شده است. خلاصه مطلب این که در جمهوری اسلامی کسی که پول نداشته باشد باید بمیرد.
همچنین هر کدام از فروشگاهها به مبلغ ٤٠٠ میلیون تومان به پیمانکار اجاره داده شدهاند و فروشگاها نیز اجناس را دو ونیم تا سه برابر قیمت به زندانیان بدبخت که دستشان از همه جا کوتاه است میفروشند.
در اطاقهای هفت و نیم متری ٨ تا ١٢ نفر عمر خود را میگذرانند که در مواردی از ١٥ تا ١٧ نفر نیز میرسند.
در بهترین سالن زندان با ٢٠٠ نفر زندانی نیم ساعت یا نهایتاً ٤٠ دقیقه آبگرم برای حمام وجود دارد با ٦ چشمه حمام که همیشه بسیاری از زندانیان در آخر وقت کف بدنشان را نشسته آبگرم قطع میشود و زندانیان فوق با بنیهی ضعیف مجبور میشوند با آب سرد خود را بشوید، که این باعث شده بسیاری از زندانیان همیشه خدا بیمار هستند.
پس از شورش سال ٩٠ در اعتراض به حکمهای سنگین و شرایط طاقتفرسای و مرگبار که به اعتراض شدیدی انجامید با دستور جلادی به نام احمدی ١٧٠ نفر با شلیک مستقیم تیر بوسیله تفنگ و تیربار کشته شدند، از آن شورش به بعد چون شورش کنندگان برای تخریب دیوارها از کپسولهای گاز استفاده کرده بودند تمامی آشپزخانهها بر چیده شده است و زندانیان مجبورند از سویاهای حیوانی و غذاهای بیکیفیت و ناسالم تغذیه کنند.
اغلب زندانیان اعتقاد دارند سیستم قضایی پس از روی کار آمدن لاریجانیها که با تجدید مجازات و قطع رای باز نسبت به دوره شاهرودی که زندانیان فرصت میکردند به خانوادههایشان برسند بسیار خرابتر شده است و برادران دالتون را عامل اصلی طلاق و فروپاشی ٩٥ درصد خانوادهها میدانند که نزدیک به ٥٠ درصد خانمها به حساب جمهوری اسلامی اجباراً به تن فروشی کشیده میشوند.