\"از یک طرفی خوشحالم ولی از طرفی دلم می‌گیرد\"
20:11 - 15 آبان 1393
آژانس کُردپا: یکی از بازداشت‌شدگان حوادث بعد از انتخابات سال ٨٨ از زندان رجایی‌شهر کرج آزاد شد.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، ساعاتی قبل زندانی سیاسی ٦٥ ساله، محمد بنازاده امیرخیزی دوران محکومیتش در سالن ١٢ رجایی‌شهر را به پایان برد.
وی آذرماه سال ۸۸ از سوی وزارت اطلاعات در محل کار خود بازداشت و به تحمل ٥ سال زندان تعزیری و تبعید محکوم شده بود.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بزرگترین موج بازداشت فعالان سیاسی در دو دهه اخیر حکومت ایران اتفاق افتاد.
این زندانی سیاسی مسن از سوی دستگاه قضایی حکومت اسلامی ایران به کمک مالی برای گروه‌های مخالف و معاند متهم شد.
یک منبع مطلع از زندان رجایی‌شهر کرج با تأیید این خبر و به نقل از محمد بنازاده امیرخیزی اعلام کرد: اکنون که بعد از پنج سال تحمل سخت‌ترین شرایط زندان‌های رژیم قرار است فردا آزاد شوم از یک طرف خوشحالی برای آزادی که بعد از پنج سال نوه‌ها و فرزندانم را بغل خواهم کرد و برایشان شب‌ها از خاطرات زندان و داستان ماهی سیاه کوچولو را خواهم خواند. ولی از طرفی دلم می‌گیرد و تنفس در هوای خفقان برایم سخت خواهد بود که چگونه با مادران و فرزندان کسانی که در این مدت اعدام شده‌اند روبرو شوم.
آقای امیرخیزی از بازاریان شناخته شده در تهران است.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، ساعاتی قبل زندانی سیاسی ٦٥ ساله، محمد بنازاده امیرخیزی دوران محکومیتش در سالن ١٢ رجایی‌شهر را به پایان برد.
وی آذرماه سال ۸۸ از سوی وزارت اطلاعات در محل کار خود بازداشت و به تحمل ٥ سال زندان تعزیری و تبعید محکوم شده بود.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بزرگترین موج بازداشت فعالان سیاسی در دو دهه اخیر حکومت ایران اتفاق افتاد.
این زندانی سیاسی مسن از سوی دستگاه قضایی حکومت اسلامی ایران به کمک مالی برای گروه‌های مخالف و معاند متهم شد.
یک منبع مطلع از زندان رجایی‌شهر کرج با تأیید این خبر و به نقل از محمد بنازاده امیرخیزی اعلام کرد: اکنون که بعد از پنج سال تحمل سخت‌ترین شرایط زندان‌های رژیم قرار است فردا آزاد شوم از یک طرف خوشحالی برای آزادی که بعد از پنج سال نوه‌ها و فرزندانم را بغل خواهم کرد و برایشان شب‌ها از خاطرات زندان و داستان ماهی سیاه کوچولو را خواهم خواند. ولی از طرفی دلم می‌گیرد و تنفس در هوای خفقان برایم سخت خواهد بود که چگونه با مادران و فرزندان کسانی که در این مدت اعدام شده‌اند روبرو شوم.
آقای امیرخیزی از بازاریان شناخته شده در تهران است.
