لور بخش لاینفکی از ملت کورد است

شورش گلکار

هویت ملی یک پروسه تاریخی و اجتماعی است که در طول زمان شکل می گیردبه همین خاطر با شناخت و تحقیق در تاریخ گذشته، جامعه کنونی زندگی و رفتار کنونی می توانیم ملزومات آینده و حتی راه فردایمان را بشناسیم و در این راه قدم برداریم.

به همین خاطر هر فرد کوردی باید در برابر ملتش احساس مسولیت داشته باشدو بدون توقف در این راە کوشش کند
، زه خوت جستن کاکا دردِ کمی نید
چو ئی طاعون بلا و ماتمی نید
دل و دین دستِ بیگونه سپردن
نِمک ری زهم بید و مَلهَمی نی

چون اشغالگران نژادپرست و سلطنت طلبهای ایرانی پارسی به دلیل نبود فرهنگ و هویت ملی از همان کودکی تا زمان مرگ دچار مشکل هویتی هستند و شخصیتی برهم ریخته و روانپریش دارند به طوری که دیگر محال است این شخصیت ایرانی پارسی درمان شود. و به طور مداوم در تلاش برهم زدن تاریخ لورها هستند که بخش جدا ناشدنی از ملت کورد هستند و یا در برابر گذشته آنها سکوت اختیار می کنند و به این گونه می خواهند مردم لور در باره گذشته خود تامل وتفکر نکنند و در این باره هوشیار نشوند.

در حالی که اولین حکومتی که قبل از میلاد در خاور میانه حکمرانی کردەاند از طرف مادها بوده که به گفته هرودت: تشکیلات اتحاد ماد از شش تایفه که شامل بووسیان، پارتاکنیان، آستروکاتیان، اربزانتیان، بودیان، موغها بودە است.

نکتە قابل توجه و تامل برانگیز این است که پنج تایفه از تایفه های نامبرده شده هم اکنون با اندکی تغییر و تحول در میان لورها دیده می شوند.

مثل بوسیان تایفه بوساک یا موغها:موگوی یا موغوی جالبتر این است مورخان محل سکونت تایفه ششم را نزدیک جنوب اصفهان خوانده اند که هم اکنون منطقه ی ( فربدن) یا همان (پارتیکنە) باستانیست.

همچنین در حال حاضر در نزدیکی (داران) پارکی را به اسم پارتیکن درست کردند همچنین شایان ذکر است که این اسامی در طول تاریخ تغییرهای فراوانی کرده اند به ویژه پس از حمله سپاه اسلام و بعد ها در زمان نوشتن این اسامی توسط مورخان خارجی بسیار تغییر کرده اند اما این را هم نبایدفراموش کنیم که هنوز پوسته و درون مایه کوردی در آن به چشم می خورد.

به همین خاطر شرفنامه از زبدوالتواریخ نقل می کند که در کنار مانرود روستایی است به اسم کورد.

در نزدیکی آن دروازه ای (ده ربه ندیک) است به اسم کول که در آن دروازه(ده ربه ند) روستایی است به نام لور.آن کوردهایی که خود را لور قلمداد می کنند هر کجا که باشندو هر اسم دیگری داشته باشند در اصل همگی به آن روستا تعلق دارند.

همچنین دهخدا هم در قاموس دهخدا و بر اساس کتاب (مجمع البلدان) می گوید:لور قبیله ای بزرگ از عشایر کورد است.

و سپس می گوید گروهی از کوردهاکه در میان کوههای اصفهان و خوزستان و آن مناطقی که در آن زندگی می کنند به نام لور شناخته می شوند. به همین دلیل تبری هم لور ها را کورد می داند و از آنها با نام کورد اسم می برد.

این نظریات همگی درست هستند چون حتی از لحاظ زبانی نیز آنچه که آشکار است در تحقیقات زبان شناسی نیز آنچه که مشخص شده این است که شیوه ی سخن گفتن لوری ارتباط عمیقی با زبان کوردی دارد یا به بیانی دیگر می توان گفت بخشی از زبان کوردی است و این پیوند زبانی به این مسئله بر می گردد که لورها در طول تاریخ در زنجیره کوه های زاگرس که منطقه و محل سکونت کوردها است زندگی می کنند. بر این اساس باید به این هم اشاره شود که ملت کورد از تشکل چهار قسمت اصلی تشکیل شده است که شامل:لور، کلهر،گوران،کرمانج.

در پایان هم باید این را هم گفت که لورها یکی از قدیمی ترین مردمی هستند که در زاگرس ساکن اند و وسعت خاکشان از خانه قین و کرکوک که به لورستان غربی مشهور است شروع شده تا به کرمانشاه و استان هرمزگان می رسد . لورها به دو دسته اصلی تقسیم می شوندکه لوری کوچک و لوری بزرگ(گه وره) خوانده می شوندکه این هم به علت وسعت خاک و جمعیت شان است که به این شیوه اسم گزاری شده اند.

لوری کوچک متشکل از: لوری فیلی(دلفان،بالاگریوه،آمله،لک) که محل سکونتشان جنوب کرمانشاه و لورستان و ایلام واستان همدان و استان مرکزی و قسمتی از خاک عراق هم را در بر می گیردلری بزرگ(گه وره) هم متشکل از بختیاری ها و کهکیلویه ها و بویر احمدی ها و لور ممه سنی که در استان فارس و بوشهر و استان هرمزگان و بخشی از کرمان است.

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.