جزییاتی از پرونده ۷ زندانی عقیدتی کُرد که تاکنون ۵ نفر از آنان اعدام شده‌اند

02:00 - 18 اردیبهشت 1403

پرونده نزدیک به ۱۵ ساله هفت زندانی عقیدتی کُرد، تاکنون به‌ دلیل روند دادرسی ناعادلانه، اعترافات اجباری زیر شکنجه، تناقضات حقوقی و سناریوسازی‌ نهادهای امنیتی، یکی از مبهم‌ترین و پر تناقضاترین پرونده‌های سیاسی است. 

کُردپا در این گزارش تلاش کرده در گفت‌وگو با همبندی‌های قبلی این زندانیان در زندان رجایی‌شهر کرج و اوین، کسب اطلاعات از منابع معتبر، استناد به برخی دادنامه‌ها و دست‌نوشته‌های این زندانیان و همچنین پژوهش آنلاین در رسانه‌های حکومتی و حقوق بشری، جزییاتی از پرونده این هفت زندانی و روند دادرسی ناعادلانه آنها ارائه دهد.

برخی از مهم‌ترین تناقضات و روند دادرسی ناعادلانه پرونده این زندانیان؛ 

تمامی این زندانیان بعد از دروان بازجویی و در تمامی دادگاهای مهاباد، ارومیه و تهران، از اعترافات اجباری زیر شکنجه، فشار و تهدید گفته‌اند و اتهامات خود را رد کردند. آنها همچنین در دوران بازجویی و «تحقیقات مقدماتی» به وکیل دسترسی نداشته‌ و ماه‌ها در سلول‌های انفرادی نگه داشته شدند. تهدید آنها به تجاوز با «چوب» و تجاوز به اعضای مونث خانواده از مهم‌ترین دلایل اعتراف اجباری بوده است.

حکم اعدام آنها، اولین بار در اواخر سال ۱۳۹۴ توسط قاضی «مقیسه» به اتهام «محاربه» و «افساد ‌فی ‌الارض» صادر و در مورخه پنجم خرداد ۱۳۹۵ به آنها ابلاغ شد. یک سال بعد در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی «رازینی» این احکام نقض و به شعبه هم‌عرض ۱۵ ارجاع داده شد. در سال ۹۸ مجددا ازسوی قاضی «صلواتی»‌ به اعدام محکوم شدند و در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور  این احکام را تأیید و درخواست اعاده دادرسی این زندانیان را رد کرد. در این رابطه خبرگزاری حکومتی «رکنا» که احتمالا تنها رسانه‌ای بوده که این خبر را بعد از سال‌ها پوشش داد، در دهم شهریور ۱۴۰۱ منتشر کرد؛ «صدور حکم قصاص و حبس برای ٣ نفر از متهمان این پرونده چهار سال پیش از سوی دادگاه تهران اعلام شد». به گفته فواد رضازاده، همبندی این زندانیان نیز؛ ماموستا فرهاد سلیمی بعد از اعدام قاسم آبسته در آبان ۱۴۰۲ به آقای رضازاده گفته بود اتهام «محاربه» و «افساد فی ‌الارض» در پرونده نمانده و تنها اتهام «اقدام علیه امنیتی ملی» وجود دارد. همچنین به گفته محمد برائی، دیگر همبندی این زندانیان، صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به بهانه قبول نداشتن وکیل پرونده و اینکه وکیل باید تغییر کند، دو سال پرونده را نگه داشته بود و در نهایت پس از شکایت این زندانیان گفته بود وکیل حق ندارد در جلسه دادگاه حاضر شود و اگر حاضر شود نباید چیزی بگوید. به گفته مرضیه محبی، وکیل دادگستری،  تعویق و عدم بررسی این پرونده‌ها برای مدت زمان طولانی «غیر معمول» است.

«ماموستا تینا» در مورخه هفتم مهر ۱۳۸۷ کشته شد. اما تمامی این زندانیان یک سال بعد از کشته شدن «ماموستا تینا» از ماه‌های آذر تا بهمن ۱۳۸۸بازداشت شدند و خود انور خضری، کامران شیخه، قاسم آبسته و خسرو بشارت  پس از احضار به اداره اطلاعات بازداشت شدند و با پای خود به این نهاد امنیتی رفته بودند. از دیگر سو پرونده یک سرباز کشته‌شده وجود دارد که همزمان انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت، متهم این پرونده هستند و این سرباز نیز بهمن ۱۳۸۷ کشته شده است. ارتباط یا عدم ارتباط این دو پرونده تاکنون بسیار پر تناقض است، از یکسو حکم اعدام در ارتباط با این سرباز، پیشتر برای دو فرد دیگر صادر شده بود. از سوی دیگر آخرین حکم اعدام تمامی این افراد در ارتباط با قتل «ماموستا تینا» بوده است.  رکنا در آخرین گزارش خود به تاریخ  دهم شهریور ۱۴۰۱ و ایرنا در آخرین گزارش خود به تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ پرونده تمامی این ۷ نفر را در ارتباط با قتل «ماموستا تینا» عنوان کرده‌اند.

نهادهای مربوطه در مراحل مختلف ادعا کرده‌اند که این دو پرونده شاکی خصوصی دارد. اما به‌گفته همبندی‌های پیشین این زندانیان، خانواده «ماموستا تینا» و «سرباز کشته شده» که خانواده‌های برخی از زندانیان نزد آنها رفته‌ بودند، مخالف «قصاص» بوده‌اند. همچنین برادر سرباز کشته شده که خود یکی از شاهدان بوده، قتل برادرش توسط سه زندانی عقیدتی را رد کرده است. درحالیکی در گزارش «رکنا» به حکم اعدام براساس «قصاص» تأکید شده است.

در مورد «ماموستا تینا» منابع محلی تأیید می‌کنند، که ماموستا تینا اصلا فردی نزدیک به حکومت نبوده است. بلکه بیشتر مخالف حکومت بود و به ‌دلیل مواضعش، بارها با احضار و فشار نهادهای امنیتی مواجه شده است. پس اتهام «محاربه» در ارتباط با قتل «ماموستا تینا» که اصلا نزدیک به حکومت نبوده و برای حکومت کار نکرده، بسیار تعجب برانگیز است.

فرهاد سلیمی، یکی دیگر از زندانیان عقیدتی بود که سوم بهمن ۱۴۰۲ اعدام شد. اعدام او درحالی بوده که در برگه قرار نهایی دادسرا به مورخه بیست و نهم مهر ۱۳۹۷، صادر شده توسط شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان مهاباد؛ «قرار منع تعقیب» فرهاد سلیمی با استناد به «اصل کلی برائت»‌ صادر شده است، زیرا آقای سلیمی اتهامات انتسابی را نپذیرفته و سندی علیه او وجود نداشته است.

به‌گفته محمد برائی، یکی از هم‌بندی‌های پیشین این زندانیان؛ در سال بازداشت‌ این ۷ زندانی، بیش از ۱۹۰ از شهروندان سنی مذهب در مهاباد، کرمانشاه و کردستان بازداشت شدند و احتمال سناریوسازی برای گروهی از زندانیان بسیار محتمل بود. 

آخرین وضعیت خسرو بشارت که به سلول انفرادی منتقل شده و خطر اجرای حکم اعدام او بالاست؛‌

بامداد چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت ١٤٠٣، انور خضری، پنجمین زندانی عقیدتی کُرد، پس از نزدیک به ١٥سال حبس، در زندان قزلحصار کرج اعدام شد. اعدام این پنج زندانی عقیدتی در یک بازه زمانی هفت ماهه در زندان قزلحصار به اجرا درآمد.

دوازدهم اردیبهشت‌ماه همزمان با اعدام انور خضری، خسرو بشارت به سلول انفرادی منتقل شد. به‌گفته یک منبع مطلع به کُردپا، خسرو بشارت برای تحویل وصیت‌نامه انور خضری توسط مسئولین زندان قزلحصار فراخوانده شده بود، سپس به سلول انفرادی منتقل شد.

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، خانواده خسرو بشارت توانسته‌ بودند در زندان قزلحصار کرج با فرزندشان ملاقات کنند. همچنین به گفته یک منبع مطلع به کُردپا، وکیل خسرو بشارت گفته است، احتمالا حکم اعدام این زندانی و کامران شیخه متوقف خواهد شد. با این وجود خانواده به‌شدت نگران اجرای حکم اعدام او هستند و می‌گویند دلیلی ندارد در سلول انفرادی نگه داشته شود. همچنین روز پنجشنبه مورخه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، خانواده آقای بشارت جهت ملاقات با فرزندشان به درب زندان قزلحصار رفته بودند، اما اجازه ملاقات به آنها داده نشد.

پرونده کامران شیخه، خسرو بشارت و انور خضری با استناد به احکام دادگاه تجدیدنظر و فرجام‌خواهی؛

بنا به دادنامه‌های دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی و فرجام‌خواهی؛ پرونده انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت، مربوط به اتهام قتل یک سرباز با نام «ابراهیم شکاکی، سرباز جمعی نیروی انتظامی شهرستان مهاباد» است.

براساس سندی که از شعبه ۱۲ دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی به مورخه شانزدهم تیر ۱۳۹۷ در اختیار کُردپا قرار گرفته است؛‌ انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت متهم به «سرقت مقرون به آزار یا مسلح‌ بودن سارق»، «معاونت در قتل عمدی» و «مباشرت در قتل عمدی مسلمان»‌ هستند. در حکم این دادگاه با استناد به اقاریر این زندانیان و شکایت خانواده مقتول، کامران شیخه به اتهام «ارتکاب قتل عمدی» به «قصاص نفس محکوم» می‌شود و انور خضری و خسرو بشارت «به‌دلیل نبود قصد وحدت مجرمانه»‌ از اتهام «معاونت در قتل عمدی» تبرئه می‌شود.  همچنین برای هر سه زندانی به اتهام «سرقت مقرون به آزار اسلحه سازمانی»‌، ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق صادر می‌شود.

از دیگر سو بنا به دادنامه فرجام‌خواهی پرونده این سه زندانی عقیدتی به تاریخ  ششم بهمن ۱۳۹۷ که توسط شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور صادر شده است؛ حکم اعدام کامران شیخه برای او «قابل تأیید»‌ نبوده و با استناد به بند ب ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی «حکم در این قسمت نقض و پرونده به شعبه صادرکننده اعاده» شده است.

سازمان حقوق بشر ایران نیز در گزارش خود به تاریخ ۸ آبان ۱۳۹۹؛ به نقل از یکی از نزدیکان خسرو بشارت نوشته بود؛ «در دادگاه عمومی ارومیه خسرو بشارت تبرئه می‌شود، ولی برای کامران شیخه با استفاده از علم قاضی حکم قصاص صادر می‌شود».

از پرونده «سرباز کشته شده» و ارتباط آن با پرونده «ماموستا تینا» چه چیزی وجود دارد؟ ‌

در رابطه با پرونده «ابراهیم شکاکی، سرباز جمعی نیروی انتظامی شهرستان مهاباد» که حکومت ادعا می‌کند توسط انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت کشته شده است، ابتدا لازم است اشاره شود، در رسانه‌های حکومتی هیچ خبری مبنی بر کشته‌شدن این سرباز یافت نمی‌شود و حتی اخباری که در مورد این ۷ زندانی عقیدتی در رسانه‌های حکومتی منتشر شده است، تنها به قتل «ماموستا تینا» اشاره دارد.

 به گفته هم‌بندی‌های پیشین این زندانیان؛ پرونده این سرباز کشته‌شده با پرونده «ماموستا تینا» هیچ ارتباطی به همدیگر نداشته‌اند و در آخرین دادگاه تنها موضوع قتل «ماموستا تینا» مطرح بوده است. در پرونده ‌«ماموستا تینا»، ایوب کریمی، قاسم آبسته، داوود عبداللهی، فرهاد سلیمی و انور خضری متهم بودند. از دیگر سو در پرونده سرباز کشته شده، انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت متهم هستند. فواد رضازاده هم‌بندی پیشین این زندانیان می‌گوید؛ در هر دو پرونده انور خضری قربانی شده است، چراکه به گفته او جوانی بسیار با جرأت بوده و مورد کینه نهادهای امنیتی قرار گرفت. محمد برائی دیگر همبندی این زندانیان نیز می‌گوید؛ بر اثر شکنجه انور خضری به بازجویان گفته بود من را بکشید، هر دو قتل را برعهده می‌گیریم، شما چگونگی انجام قتل‌ها را بگوید. انور حتی در سلول انفرادی زیر فشار اعتراف و شکنجه رگش را زده بود.

ارتباط این افراد در پرونده قتل «ماموستا تینا» درحالی است که بیشتر این زندانیان همانگونه که ایوب کریمی در نوشته‌های زندان به آن اشاره می‌کند، در زندان همدیگر را شناخته‌اند. قاسم آبسته، ایوب کریمی و داوود عبداللهی از قبل با هم آشنایی داشته و فامیل بوده‌اند. به گفته رضازاده، انور خضری و خسرو بشارت نیز پسرخاله همدیگر بوده‌اند. فرهاد سلیمی نیز که اهل سقز و ساکن مهاباد بوده برخی از افراد را می‌شناخته. همچنین کامران شیخه و خسرو بشارت از دوران کودکی دوست بوده‌اند.

فواد رضازاده اشاره می‌کند، در پرونده قتل سرباز کشته شده، دو شخص دیگر به نام «جعفر گوشواره» و «ولی مصطفی‌خانی» متهم و توسط اداره آگاهی بازداشت شده بودند که حکم اعدام گرفتند و بازجویان اطلاعات گفته بودند که این احکام به‌دنبال اعتراف آگاهی بوده است. به‌گفته محمد برائی، دیگر هم‌بندی این زندانیان، حتی شاهدین علیه این دو شخص شهادت دادند. برادر سرباز کشته شده نیز به این سه زندانی گفته بود این افراد قاتل نیستند و از آنها معذرت‌خواهی کرده و گفته بود ببخشید اگر بخاطر قضیه ما اذیت و آزار دیدید. همچنین بعد از انتقال این زندانیان به تهران، شاهدان به تهران رفته و شهادت داده بودند که قاتلین این زندانیان نیستند. از دیگر سو در مورد اسلحه به‌ سرقت رفته این سرباز، اسلحه نزد دو شخص بازداشت‌شده توسط اداره آگاهی بوده و نه این سه زندانی عقیدتی.

درباره پرونده این هفت زندانی عقیدتی و «ماموستا تینا» در رسانه‌های حکومتی؛‌

عصر ایران در تاریخ هفتم مهر ۱۳۸۷ به نقل از «بازتاب آنلاین» خبر داد، «حاج ماموستا ملا ابوبکر تینا»، یکی از روحانیان اهل سنت مهاباد توسط گروه ناشناسی «ترور» شد. این رسانه در ادامه نوشته بود، «این روحانی امام جماعت مسجد خلفای راشدین مهاباد بود به ضرب چند گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمده است. آخرین خبرها حاکی از آن است که بلافاصله تحقیقات گسترده ای از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی برای دستگیری عاملان این ترور آغاز شده است.»

وبسایت «فردا» و «شیعه نیوز» نیز این خبر را دقیقا به همین شکل منتشر کرده، درحالیکه این خبر در «بازتاب آنلاین» وجود ندارد و از برخی رسانه‌های دیگر نیز حذف شده است.

۲۵ تیر ۱۳۹۷؛ «ایرنا» با این تفاوت که اسم «ماموستا ابوبکر تینا» را  ماموستا «عبدالرحیم تینا» در مقایسه با اخبار قبلی منتشر کرده بود، به نقل از سیدمحمود علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع متهمان این پرونده نوشت؛ شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران هر هفت متهم را به اتهام «محاربه از طریق وابستگی به جریان‌های سلفی» به اعدام محکوم کرده،  اما حکم صادره در دیوان عالی کشور نقض شد و به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به عنوان شعبه هم عرض ارجاع شده تا اتهام متهمان به صورت مجدد رسیدگی شود.

وکیل مدافع این زندانیان  همچنین گفته بود؛‌ «با توجه به اینکه در این حادثه یک سرباز نیز جان خود را از دست داده، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برای سه نفر از متهمان، قرار عدم صلاحیت رسیدگی صادر کرد و رسیدگی به پرونده را در صلاحیت دادگاه کیفری آذربایجان غربی دانست. پرونده این افراد نیز در دادگاه کیفری یک استان بررسی شد و دادگاه پس از محاکمه، یکی از متهمان را به اتهام قتل عمد سرباز نیروی انتظامی به قصاص و ۲ نفر دیگر را به ۱۰ سال حبس محکوم کرد.»

این وکیل اضافه کرده بود، پرونده چهار متهم دیگر بیش از ۲ سال منتظر تعیین وقت و رسیدگی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بود و نهایتا  ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ را برای رسیدگی به پرونده تعیین شد.

مورخه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، خبرگزاری ایرنا در خبری دیگر مربوط به پرونده این هفت زندانی عقیدتی نوشت؛ آنها «از قاضی صلواتی به دفتر حقوق شهروندی دادگستری استان تهران شكایت كردند»، زیرا تاکنون نسبت به برگزاری جلسه قبل از نقض حکم اعدام در دیوان عالی کشور اقدام نکرده است. این رسانه به نقل از علیزاده طباطبایی نوشته بود؛ «موكلانم مدعی هستند كه قاضی صلواتی آنها را خواسته و گفته تا زمانی كه وكیل خود را تغییر ندهید، دادگاه را برگزار نمی‌كنم».

آخرین اخبار حکومتی مربوط به این هفت زندانی مورخه دهم شهریور ۱۴۰۱ با عنوان «عامل ترور امام جمعه مهاباد در آستانه اعدام» ‌در خبرگزاری رکنا منتشر شد. این رسانه که خود اذعان کرده است در سال ۸۷ آخرین وضعیت این پرونده توسط وکیل آنها در رسانه‌ها مطرح شده است، نوشته؛ «پرونده پس از فراز نشیب‌های فراوان در نهایت در پایتخت رسیدگی شد و حالا قرار است فعلا یکی از عاملان ترور که به قصاص محکوم است، حکم وی نیز از سوی قضات دیوانعالی تأیید شد، به زودی در کرج اجرایی شود».

این رسانه همچنین منتشر کرده بود، «صدور حکم قصاص و حبس برای سه نفر از متهمان این پرونده چهار سال پیش از سوی دادگاه تهران اعلام شد.»

دست‌نوشته‌هایی از ایوب کریمی مبنی بر اعترافات اجباری و پرونده‌سازی علیه این ۷ زندانی عقیدتی؛‌

ایوب کریمی در نامه‌های خود به مورخه هفتم مهر ۱۳۹۵ در «فرم ویژه مکاتبات مددجویان» که بعد از اعدامش به خارج از زندان راه یافت، نوشته است؛‌ در تاریخ شانزدهم آذر ۱۳۸۸ در منزل توسط نیروهای اداره اطلاعات مهاباد بازداشت و به مدت ۱۳ روز در بازداشتگاه این نهاد نگهداری شده و سپس به بازداشتگاه ارومیه منتقل شده است. 

او می‌گوید ابتدا توسط بازجویان به اتهام «‌عضویت در گرو غیرقانونی القاعده» بازجویی شده و گه‌گاهی در مورد «قتل ماموستا تینا» که به گفته بازجوها توسط شخصی با نام «عبدالخالق بنایی» ‌کشته و آن شخص متواری شده، از او سوالاتی پرسیده شده است. آقای کریمی در نوشته‌های خود می‌نویسد، به‌ دلیل عدم شناخت این دو شخص این قضایا و اتهام انتسابی عضویت در هر گروهی را رد کردم، اما کم کم فشارهای جسمی، روحی و «ناموسی»، از جمله مفقودالاثر کردن، تحویل دادن به پلیس ضد تروریست برای پذیرفتن «عضویت در گروه القاعده»، «قتل ماموستا تینا»‌ و شهادت علیه چند نفر دیگر افزایش پیدا کرد. او به سال‌ها نگهداری در سلول انفرادی و ادامه شکنجه و آزارها تهدید شده بود. همچنین تهدید به آوردن مادر و همسر به بازداشتگاه و انجام دادن هر کاری با آنها، آقای کریمی را دچار حالات روانی بسیار دردناکی کرده بود، به همین دلیل به بازجویان  گفته بود هرچه را بگوید قبول می‌کنم، «فقط کاری به خانواده‌ام» نداشته باشید.

این زندانی عقیدتی اعدام شده در ادامه به گفته بازجویان اشاره می‌کند که به او گفته‌اند، این قضیه «سیاسی» است و اگر اتهامات را قبول کند در مدتی کوتاهی هم رفع اتهام و هم آزاد می‌شود و حتی گفته‌اند قتل ماموستا تینا به دستور خودشان توسط شخص «عبدالخالق بنایی» انجام گرفته است. 

او می‌گوید سپس مسیر بازجویی‌ها که ابتدا در مورد اشخاص دیگر بود، رو به من تغییر کرد. من که هیچ وقت پایم به این مکان‌های باز نشده بوده از ترس تهدید، شکنجه و ماندن در سلول انفرادی برای سال‌ها هرچه را که گفتند پذیرفتم و نوشتم. سپس مجبور به تک‌نویسی علیه هم‌پرونده‌های خود شدم.

او ادامه می دهد با گذشت ۷ سال، اتهامات هنوز بر ما ثابت نشده، اما اطلاعات در بازداشتگاه و زندان مهاباد آنها را مجبور به اعتراف اجباری کرده و با میل خود در شبکه پرس‌تی‌وی پخش کرده‌اند. برای این منظور بارها از آنها فیلم گرفته شده و حتی نزد آرایشگر برده‌اند. او می‌گوید، این درحالیست که مهم‌ترین نهاد امنیتی کشور به‌جز اعتراف اجباری تاکنون سر سوزنی مدرک علیه من و هم‌پرونده‌هایم ندارد.

آقای ایوبی در ادامه می‌گوید تهدید، فشار و پرونده‌سازی بعد از پرونده «ماموستا تینا» نیز ادامه یافت و این‌بار مرا که سخت از نظر روحی و روانی شکسته شده بودم، مجبور کردند در مورد قتل سرباز نیروی انتظامی، علیه سه نفر از هم‌پرونده‌های خود شهادت دروغ بدهم و بگویم که قاتل‌های دستگیرشده توسط نیروی انتظامی بی‌گناه هستند و انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه در این پرونده دست داشته‌اند. در حالیکه قبل از زندان آنها را ندیده بودم و نمی‌شناختم.

آقای کریمی در مورد آشنایی با هم‌پرونده‌های خود می‌گوید؛‌ من تنها داوود عبداللهی را که فامیل همسر و همسایه ما بوده و همچنین قاسم آبسته را که با داوود عبداللهی فامیل بود، می‌شناختم. دیگر افراد را کم و زیاد نمی‌شناخته‌ام و حتی قبل از بازداشت و بازداشتگاه از موضوع قتل سرباز خبر نداشته‌ام. در مورد قتل «ماموستا تینا» نیز شبی که کشته شد من همراه دو بیمار (همسر و خواهرم) در بیمارستان «امام خمینی» مهاباد بودم و چون ورود به بخش زنان ممنوع است، من در راهروی طبقه دوم روی صندلی تا صبح خوابیدیم و قتل «ماموستا تینا» را در بیمارستان شنیدم و مدارک بیمارستان و شاهد برای این ادعا نیز موجود است.

او در مورد اتهامات «محاربه» و «افساد فی الارض» می‌نویسد؛ نه در بازداشتگاه و نه در زندان مهاباد و ارومیه در جریان این اتهامات قرار نگرفتیم و تا مدت‌ها از گرفتن حق وکیل توسط خود و یا خانواده و همچنین دفاع از خود محروم بودیم.

آقای کریمی در پایان می‌گوید، تمام اتهامات چه «کلی و جزئی» را قبول ندارم و زیر فشار و تهدید بازجویان بوده است. همچنین یک شهروند عادی اهل مسجد بودم و همیشه با افکار افراطی مخالفت داشتم و بارها پس از خروج از بازداشتگاه آن را به گوش مسئولین قضایی و امنیتی رسانده‌ام.  

حکم اعدام پنج تن از زندانیان عقیدتی این پرونده هفت نفره تاکنون و در یک بازه زمانی ۷ ماهه اجرا شده است؛

انور خضری؛‌ بامداد چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت ١٤٠٣، انور خضری در زندان قزلحصار کرج اعدام شد. نهادهای مربوطه به خانواده این زندانی عقیدتی کُرد، بسیار دیر جهت ملاقات با فرزندشان اطلاع داده بودند و با وجود اینکه خانواده از مهاباد به کرج رفته بودند، اما موفق به آخرین دیدار فرزندشان نشدند. پیکر این زندانی عقیدتی در آرامستان مهاباد به ‌خاک سپرده شد.

فرهاد سلیمی؛ بامداد سه‌شنبه سوم بهمن ‌۱۴۰۲ پس از ١٤ سال حبس در زندان قزلحصار اعدام شد. او سه هفته پیش از اجرای حکم اعدام اعتصاب غذا کرده بود و مورخه ۳۰ دی ۱۴۰۲ جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد. این زندانی عقیدتی درحالی اعدام شد که خانواد او از دو روز قبل و پس از انتقالش به سلول انفرادی منتظر ملاقات بودند، اما بدون اجازه آخرین ملاقات با خانواده اعدام شد. پیکر فرهاد سلیمی در آرامستان آیچی سقز به خاک سپرده شد.

داوود عبداللهی؛ بامداد سه‌شنبه دوازدهم دی ‌۱۴۰۲، حکم اعدام داوود عبداللهی، زندانی عقیدتی کُرد پس از ١٤ سال حبس در زندان قزلحصار کرج به اجرا درآمد. این زندانی عقیدتی کُرد اهل مهاباد از روز سه‌شنبه پنجم دی ‌۱۴۰۲ در پی انتقال به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذای کامل زده بود. پیکر این زندانی اعدام‌شده در آرامستان مهاباد به خاک سپرده شد.

ایوب کریمی؛‌ سحرگاه روز چهارشنبه هشتم آذر ۱۴۰۲، ایوب کریمی، زندانی عقیدتی کُرد اهل مهاباد پس از ١٤ سال حبس در زندان قزلحصار کرج اعدام شد. این زندانی عقیدتی در تاریخ سی‌ام آبان ‌۱۴۰۲ جهت اجرای حکم به سلول انفرادی زندان قزلحصار کرج منتقل شده بود. پیکر این زندانی در آرامستان مهاباد به خاک سپرده شد. زکریا کریمی، برادر این زندانی عقیدتی، دو روز قبل از اعدام برادرش و بعد از انتشار یک ویدیو از مادرش که در آن به خطر اجرای حکم اعدام ایوب کریمی و ناعادلانه بودند حکمش اشاره کرده بود، بازداشت شد. او پس از نزدیک به سه ماه بازداشت و بازجویی به زندان ارومیه منتقل شد و اکنون در این زندان به‌ صورت بلاتکلیف محبوس است.

 قاسم آبسته؛‌ سحرگاه روز یکشنبه ۱۴آبان ‌۱۴۰۲، قاسم آبسته، زندانی عقیدتی کُرد اهل مهاباد پس از ١٤ سال حبس در زندان قزلحصار کرج اعدام شد. این زندانی عقیدتی روز یکشنبه هفتم آبان ‌۱۴۰۲ برای اجرای حکم اعدام به یکی از سلول‌های انفرادی زندان قزلحصار کرج منتقل شده بود. پیکر این زندانی عقیدتی در آرامستان مهاباد به خاک سپرده شد.

انور خضری، کامران شیخه، خسرو بشارت، داوود عبداللهی، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته و ایوب کریمی در فاصله زمانی اواسط آذر تا اوایل بهمن ۱۳۸۸ در شهرهای سقز و مهاباد از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شدند. این ۷ زندانی عقیدتی به مدت چند ماه در این بازداشتگاه امنیتی برای انجام اعترافات اجباری مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفتند.

با پایان دوران بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه این ۷ زندانی عقیدتی به زندان اوین تهران منتقل و به مدت ۶ ماه نیز در سلول‌های انفرادی بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین مورد بازجویی قرار گرفتند. در تاریخ ۲۵ فروردین‌ ۱۳۹۱ این زندانیان به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شدند.

اواخر اسفند ۱۳۹۴ جلسه دادگاه این ۷ زندانی به اتهاماتی همچون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام»، «عضویت در گروه‌های سلفی» و «افساد فی ‌الارض» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقسیه برگزار شد و در ۵  خرداد ۱۳۹۵ صدور حکم اعدام به صورت رسمی به آنها ابلاغ شد. بعد از اعتراض وکیل پرونده به این حکم، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع و اواخر سال ۱۳۹۵ این حکم نقض شد.

پس از ارجاع این پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، در خرداد ۱۳۹۷ این ۷ زندانی بار دیگر به اعدام محکوم شدند. پس از اعتراض وکیل این پرونده به حکم صادره، پرونده به شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور ارجاع و در بهمن ۱۳۹۸ این حکم عینا تأیید شد. همچنین در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور درخواست دادرسی این زندانیان عقیدتی محکوم به اعدام را رد کرده بود.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده