روایتی از قتل حکومتی عرفان خزائی جوان ۳۰ ساله کُرد، با شلیک گلوله کلت از فاصله کمتر از ۱۰ متر در جریان اعتراضات مردمی شهریار

00:40 - 12 مهر 1402

کُردپا که به‌ صورت اختصاصی روایت کشته و زخمی‌شدگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی را پوشش می‌دهد، این‌بار به روایت کشته‌شدن عرفان خزائی، جوان ۳۰ ساله کُرد اهل کنگاور کرمانشاه و ساکن شهریار تهران پرداخته است. او ۳۰  شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهریار از فاصله کمتر از ۱۰ متری مورد اصابت گلوله کلت کمری نیروهای سرکوبگر-حکومتی از ناحیه گردن قرار می‌گیرد و پس از چندین ساعت بر اثر شدت جراحات در بیمارستان «امام سجاد» جان خود را از دست می‌دهد.

در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ رسانه‌های حقوق بشری از قتل حکومتی بیش از ۵۰ شهروند در سراسر ایران با شلیک نیروهای سرکوبگر_حکومتی خبر دادند. عرفان خزائی یکی از جانباختگان این روز بود که به گفته یکی از نزدیکانش به کُردپا، «شهادت» ژینا-مهسا امینی او را بسیار نارحت کرده بود و به‌ مانند بقیه مردم به خیابان رفت تا اعتراض خودش را اعلام کند، اما هدف شلیک بی‌رحمانه نیروهای سرکوبگر-حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

نحوه شلیک اصابت گلوله کلت نیروهای سرکوب به عرفان خزائی تا عدم پذیرش بیمارستان از «شهروندان تیر خورده»؛

به گفته یک منبع مطلع به کُردپا، عرفان خزائی در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهریار در منطقه شهریار کهنه-سمت تره‌باراز، از فاصله کمتر از ۱۰ متری، از پشت سر و از ناحیه گردن هدف شلیک گلوله کلت ۹ میلیمتری نیروهای سرکوبگر-حکومتی قرار می‌گیرد و به شدت زخمی و غرق خون می‌شود.

در حالیکه عرفان هنوز جان داشتە بود و مردم زیادی بر بالای سر او جمع می‌شوند با بیمارستان «امام سجاد» تماس گرفته می‌شود، اما پرسنل بیمارستان در جواب گفته بودند «ما برای کسی که تیر خورده آمبولانس نمی‌فرستیم». در نهایت یکی از شهروندان، این جوان ۳۰ ساله را از روی زمین بلند کرده و با ماشین شخصی به بیمارستان منتقل می‌کند. این شهروند در حالی او را تحویل بیمارستان می‌دهد که بدن عرفان همچنان «تکا‌ن‌های ریزی» داشته و گفته بود «نگذارید بمیرد».

منبع آگاه کُردپا در خصوص اطلاع خانواده از زخمی‌شدن عرفان می‌گوید؛ همان شب خانواده خزائی از زخمی شدن فرزندشان مطلع می‌شوند و ساعت یک بامداد خود را به بیمارستان می‌رسانند. در بیمارستان یکی از برادران خزائی به مامور جلوی درب بیمارستان می‌گوید، برادرم به نام «عرفان» اینجاست، مامور گفته بود عرفان برادر شماست و وقتی عکس عرفان را به او نشان داده بودند، گفته بود، «داداشت برای همیشه تمام کرده» است و این جملە «هیچ وقت از یاد خانوادە خزائی نخواهد رفت».

در برگه پزشک قانونی که در اختیار کُردپا قرار دارد علت فوت عرفان خزائی «اصابت جسم پرشتاب پرتابه‌ای»، «شوک ناشی از خونریزی» و «آسیب ریه» عنوان شده است.

تحویل پیکر عرفان خزائی بعد از ۲ روز به خانواده و برگزاری مراسم خاکسپاری با حضور پرشمار نیروهای سرکوبگر-حکومتی؛

طبق اطلاعات منبع کُردپا در این خصوص؛ پس از جانباختن عرفان خزائی، خانواده بعد از گذشت دو روز موفق به تحویل گرفتن پیکر این جوان جانباخته از پزشک قانونی کهریزک می‌شوند و بابت تحویل پیکر نیز هیچ پولی به این نهادها پرداخت نمی‌کنند. مراسم خاکسپاری نیز تحت تدابیر شدید نهادهای امنیتی و با حضور تعداد زیادی نیروهای سرکوبگر-حکومتی برگزار شد.

با وجود فضای به‌شدت امنیتی مراسم خاکسپاری توسط نیروهای سرکوب، خانواده بدون توجە بە حضور نیروهای سرکوبگر-حکومتی مراسم باشکوهی را با حضور مردم و نزدیکان بر مزار این جانباخته برگزار کردند.

شلیک نیروهای سرکوبگر-حکومتی به مردم در مراسم چهلم عرفان خزائی و بازداشت و زخمی‌شدن تعدادی از آنها؛

خانواده خزائی بدون توجه به نهادهای امنیتی مراسم روز سوم و هفتم فرزندشان را برگزار کردند، اما برای برگزاری مراسم روز چهلم به‌ شدت تهدید به سکوت و بی سروصدا برگزار کردند مراسم شدند. 

به گفته منبع آگاه کُردپا، خانواده مراسم روز چهلم فرزندشان را با وجود حضور نیروهای امنیتی در آرامستان برگزار کردند. اما پس از ختم مراسم، نیروهای سرکوبگر-حکومتی اقدام بە تیراندازی بە سمت مردم کردند که تعدادی از آنها با شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای زخمی و تعدادی نیز بازداشت شدند.   

ثبت شکایت از خانواده خزائی با هدف سناریوسازی و تهدید و فشار بر خانواده‌ها؛

جمهوری اسلامی که در جریان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی و تاکنون در حال سناریوسازی‌‌های مختلفی علیه جانباختگان و خانواده‌هایشان بوده و است، در ارتباط با خانواده خزائی تلاش کردند از طریق یک فرد بسیجی اقدام به فشار و تهدید این خانواده نمایند.

به گفته منبع مطلع کُردپا در این خصوص؛ پس از جانباختن عرفان خزائی یکی از نیروهای بسیج فعال اقدام به ثبت شکایت علیه یکی از برادران این جانباخته کرده بود. عنوان شکایت این فرد بسیجی تلاش برای «ترور و انتقام خون عرفان خزائی» توسط برادرش بود. این درحالی بوده است که هیچ کدام از اعضای خانوادە خزائی این فرد بسیجی فعال را هرگز ندیدە بودند و نمی‌شناختند و هیچی کسی را تهدید نکرده بودند.

منبع آگاه کُردپا در رابطه با روند شکایت این فرد بسیجی علیه یکی از برادران خزائی می‌گوید؛  قاضی طی احضاریه به فرد شاکی (بسیجی فعال) از او خواسته بود در دادگاه حضور یابد و توضیحات و «مدرک دال بر تهدید علیه خود» را ارائه دهد. اما فرد بسیج به گفته رسانه‌ها و هم محله‌های خودش استناد کرده بود که توسط یکی از برادران خزائی تهدید به گرفتن انتقام شده‌ است. در ادمه قاضی از فرد بسیجی سوال کردە بود که روز کشتە شدن عرفان خزائی کجا بوده است که شاکی گفته بود در مکان کشته‌شدن عرفان نبوده اما داخل شهر بوده است.

نتیجه این پرونده تاکنون مشخص نیست و تنها یک جلسه از دادگاهی آن برگزار شده است.

احضار و تهدید خانوادە عرفان خزائی توسط نهادهای امنیتی و ممانعت از برگزاری مراسم سالگرد جانباختن او؛

با نزدیک شدن به مراسم سالگرد جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی خانواده‌ها با احضار و بازداشت‌های پی‌ در پی به‌ شدت تحت فشار و تهدید نهادهای امنیتی برای جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد قرار گرفتند.

خانواده خزائی نیز یکی از همین خانواده‌ها بودند که با فشار و تهدیدات زیادی مواجه گشتند. به گفته منبع آگاە کُردپا در این رابطه؛ قبل از فرارسیدن مراسم سالگرد عرفان، تمامی اعضای خانواده خزائی طی تماسی از ادارە اطلاعات به این نهاد امنیتی احضار می‌شوند و در رابطه با عدم برگزاری مراسم سالگرد تحت فشار و تهدید قرار می‌گیرند.

خانواده که خود را جهت برگزاری مراسم سالگرد آماده کرده بودند، این‌بار طی تماسی از اداره اطلاعات تهران به این نهاد امنیتی احضار می‌شود. در ادامه چند ساعت بعد از تماس اداره اطلاعات تهران سه بنر کە بە مناسبت سالگرد عرفان در «ورودی اولیه وحیدیه چهار راه» و «میدان اصلی شهر» نصب شده بودند، شبانه توسط نیروهای امنیتی امنیتی پاره می‌شوند و خانواده به ‌شدت تهدید می‌شود که حق برگزاری مراسم سالگرد را ندارد.

درباره عرفان خزائی؛

عرفان خزائی، فرزند هاتم، متولد یازدهم خردادماه ١٣٧١، اهل شهر کنگاور از توابع کرمانشاه و شاکن شهریار تهران بوده است.

او مجرد و دارای تحصیلات مقطع سیکل بوده است. آقای خزائی در فروشگاه لوازم خانگی «کاراتک کار» مشغول به کار بوده است.